«ماه‌عسل در تیمارستان» نوشته‌ محمدعلی خامه‌پرست توسط نشر صاد منتشر شد.

ماه‌عسل در تیمارستان  محمدعلی خامه‌پرست

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان «ماه‌عسل در تیمارستان» در ۲۳۶ صفحه، روایت تصمیم عجیب فردی به‌نام یونس است که می‌خواهد مدتی دیوانگی کند! یونس برای آنکه دریابد در دنیای دیوانگان چه می‌گذرد با همراهی دوست روان‌پزشکش تصمیم می‌گیرد مدتی را در تیمارستان در نقش یک بیمار بستری شود، اما هر چه می‌گذرد او متوجه غیرعادی بودن شرایط تیمارستان می‌شود. ماجرای قتل، زیرزمینی که پنجره‌هایش پوشانده شده و پرستاری که رفتارهای عجیبی دارد. آیا او می‌تواند پی به رازهای این آسایشگاه مخوف ببرد؟

نگاه جزئی‌نگر نویسنده در توصیف فضاها و شخصیت‌ها درک کاملی در اختیار مخاطب نکته‌سنج قرار می‌دهد. از سویی نویسنده به خوبی توانسته در بستر مکانی که به نظر بی‌روح و بی‌ماجرا به نظر می‌رسد، ماجراهایی هیجان انگیز، جذاب، دارای کشمکش و همچنین شخصیت‌هایی ملموس خلق کند.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...