به گزارش میزان، دفتر شعر «این کوه سرش همیشه زیر برف است» توسط انتشارات سوره مهر، منتشر  شد.

این کتاب شامل ۹۰ قطعه شعر در قالب رباعی با موضوعات مختلف عاشقانه و اجتماعی است که توسط محمد عالی زاده سروده شده است.

شاعر در مجموعه «این کوه سرش همیشه زیر برف است» با زبانی شیرین و شاعرانه به مسائل مختلفی که جامعه کنونی با آن‌ها درگیر است می‌پردازد.

عالی زاده در این مجموعه به قدری استحکام زبانی دارد که مخاطب هنگام خواندن آن بدون اینکه از فضای عاشقانه‌ای که خیلی صمیمی برای او خلق شده خارج شود وارد فضا‌های اجتماعی و گا‌ها فضا‌های طنز کتاب می‌شود.

چند قطعه از رباعیات این کتاب را در ادامه خواهیم خواند:

باید سر راه تو خودم را بکشم
تنها به گناه تو خودم را بکشم
دیگر زده ام به سیم آخر، باید
با برق نگاه تو خودم را بکشم

***

ناخواسته گرم رفت و آمد شده ام
هر بار که از کنار تو رد شده ام
لب‌های تو قرمزند و چشمانت سبز
در رفتن و ماندنم مردد شده ام

***
یک روز تو هم از تک و تا می‌افتی
برخاک به حال و روز ما می‌افتی
پاییز فقط به برگ‌ها ظلم نکرد‌
ای سیب تو هم به زیر پا می‌افتی

***

موجی که همیشه بر فراز دریاست
انگار که مرد یکه تاز دریاست
تنها جلوی صخره سرش را خم کرد.
چون صخره همان مهر نماز دریاست

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...