محمود فاضلی | اعتماد


آقای دولت باغچه‌لی [Devlet BAHÇELi] رهبر حزب حرکت ملی‌گرا کتابی به نام «آرمان ما برای اورشلیم» [Kudüs Davamız] منتشر کرد. در بیانیه حزب یاد شده در این رابطه آمده آمده است: «کتاب آقای دولت باغچه‌لی که در آن به ارزیابی پیشنهاد‌ها و اهداف حزب حرکت ملی‌گرا علیه نسل‌کشی رژیم اسرائیل در غزه از 7 اکتبر 2023 پرداخته است، منتشر گردید.»

ولت باغچه‌لی [Devlet BAHÇELi] آرمان ما برای اورشلیم» [Kudüs Davamız]

اسماعیل اوزدمیر، معاون رسانه، ارتباطات و کانال‌های دیجیتال حزب حرکت ملی‌گرا در حساب کاربری خود در شبکه‌های اجتماعی اعلام داشت: «کتاب رهبر ما، آقای دولت باغچه‌لی تحت عنوان «آرمان ما اورشلیم» که موضع، اقدامات، پیشنهاد‌ها و اهداف حزب حرکت ملی‌گرا را در برابر نسل‌کشی اسرائیل در غزه که از 7 اکتبر در حال انجام است، منتشر شد. این کتاب برخاسته از ندای رهبر ماست که اراده مظلوم در برابر ظالم، اراده خداوند در برابر باطل و اراده بقا در برابر کشتار است. با در آغوش گرفتن جهان ترکی-اسلامی از آرمان اورشلیم، مسیر ما به‌سوی جهانی روشن خواهد شد که قطعاً از لذت زندگی به شیوه‌ای عادلانه، صلح‌آمیز و انسانی‌تر برخوردار خواهد بود.

باغچه‎لی در سالیان اخیر بارها در بزنگاه‌های تاریخی مهمی همچون «تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی، حملات برون‌مرزی ترکیه در سوریه و عرا،٬ جنگ با پ.ک.ک، کودتای نافرجام و برخورد با پیروان «فتح‎الله گولن» به کمک اردوغان رسیده و در انتخابات سال‎های گذشته نیز با تشکیل ائتلاف جمهور و حمایت از اردوغان نشان داد که منافع ملی را از منافع حزبی٬ مهم‌تر می‌داند.

طی یکسال اخیر رهبر حزب حرکت ملی ترکیه بارها خواستار صلح دائم میان اسرائیل و فلسطین شده، برسمیت شناختن کشور فلسطین به پایتختی قدس شرقی، موافقت اسرائیل با پرداخت غزامت به مردم غزه و محاکمه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در دادگاه لاهه تاکید کرده است.

به گفته آقای دولت باغچه‎لی رهبر حزب ملی گرای ترکیه این وظیفه ملت و دولت ترکیه است که به عنوان پاسداری از میراث اجدادی به فریاد مردم غزه برسد. وی ازدواج نکرده و بارها گفته که زندگی خود را وقف خدمت به ملت ترکیه کرده است.

او که از حدود سه دهه پیش تاکنون همواره نماینده مجلس بوده، حقوقی دریافت خود را به نهادهای وقفی نظامی اهدا کرده و حقوق دولتی دریافت نکرده است. اگر چه باغچه‎لی یک ملی‌گرای راست افراطی است، اما نکته‎ای که او را از ملی‌گرایان کمالیست و کلاسیک جدا می‌کند، این است که به عنوان یک مسلمان معتقد، اهمیت ویژ‌ه‌ای به زندگی دینی و دین‌باوری مردم ترکیه می‌دهد. او خود را مدافع بقای ترکیه می‌داند و در ادبیات سیاسی خود، به عنوان یک چهره‌ ضد آمریکایی و مدافع استقلال ترکیه، بر ضرورت اتخاذ مواضع سیاسی مستقل، تاکید می‌کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...