امیرحسین آریان‌پور در اسفند ۱۳۰۳ در تهران چشم به جهان گشود. آریان‌پور نوه نایب حسین کاشی و خاله‎زاده سهراب سپهری بود. تبار مادری وی به ویژه از رهگذر تاریخ نویسی و شیوانگاری از سرآمدان روزگار قاجار بود و تبار پدری‎اش به رهبران عشیره لر «بیرانوند» می‎رسید که سرانجام به کاشان تبعید شد و تا برافتادن رضاشاه پهلوی بیشتر از ۵۰ سال با شاهان خودکامه در ستیز بود.

امیرحسین آریان‌پور

از ۱۳ سالگی به ترجمه و نگارش پرداخت و از ۱۵ سالگی به بعد، جز معلمی که در مواردی با کتابداری، ترجمه و کتاب نویسی، کتابداری و پژوهش همراه بود، شغلی پیش نگرفت. تحصیلات عالیه را در رشته علوم اجتماعی در دانشگاه آمریکایی بیروت گذراند. پس از بازگشت به ایران در رشته فلسفه و علوم تربیتی در دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و مدرک لیسانس گرفت. او با پایان بردن تحصیلات دانشگاهی به استخدام دانشگاه تهران درآمد.

وی که در دهه ۱۳۲۰ در رشته های دانشگاهی علوم اجتماعی، علوم سیاسی، فلسفه،‌ علوم تربیتی، ادبیات انگلیسی و ادبیات فارسی به تحصیل در مقطع دکترا پرداخته بود، افزون بر تحصیل در دانشگاه‌های ایران از دانشگاه‎های بیروت و برینستون آمریکا نیز مدرک دکترا گرفت. آریان‎پور به زبان‎های آلمانی، فرانسه و انگلیسی تسلط کامل داشت و با زبان‎های لاتین، عربی و ایران باستان آشنا بود.

در سال ۱۳۲۹ از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۳۵ از موسسه علوم اداری دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ از دانشسرای عالی و ۱۳۴۷ از موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران به لحاظ انتقادها و عنادی که چند دهه متمادی با نظام مستبد عصر خود داشت، اخراج شد. آریان‎پور یکی از قهرمانان وزنه‎برداری ایران در دهه ۱۳۲۰ بود. او در کار تدریس با دشواری‎هایی روبه‎رو بود و تریبون‎های زیادی در اختیارش نبود و در رادیو و تلویزیون نیز هیچگاه حضور نیافت.

آریان‌پور در طول دوران تدریس و حیات علمی خود به‎ویژه در شناخت و تبیین اندیشه‎های جامعه‌شناسان عصر کلاسیک از جمله اگوست کنت، ماکس وبر، ‌امیل دورکیم، جورج هربرت مید و... تلاش‎های فراوانی انجام داد. وی در زمینه پیدایش جامعه‌شناسی و فرآیند شناخت جامعه‌شناسی، تحقیقات و مکتوبات با ارزشی از خود به یادگار گذاشت. او از نخستین مولفان و مترجمان آثار جامعه‌شناسی ایران بود که با نوشته‎هایش برای نخستین‌بار کنگره‌های علمی جامعه‌شناسی را به شیوه‎های آکادمیک و جهانی به علاقه‎مندان شناساند. اثر مهم آریان‎پور که تا سال‎ها ذهن دانشجویان را بر پایه دستگاه جامعه‌شناختی فعال کرد، جامعه‌شناسی هنر نام دارد.

آثار و تالیفات دیگر او عبارتند از: در آستانه رستاخیز، فرویدیسم و عرفان، متدلوژی تحقیق و مأخذشناسی، زمینه جامعه‌شناسی که بعدها نقدهای آن به ‎همراه پاسخ‌های آریان‎پور به‎صورت ضمیمه‎ای در بیش از ۵۰ صفحه همراه با چاپ ششم که ویرایش تازه این کتاب بود، منتشر شد. از ترجمه‎های او می‎توان به دشمن مردم، تاریخ تمدن،‌ آموزشگاه‎های فردا، سیر فلسفه در ایران و ده‎ها مقاله در نشریات مختلف اشاره کرد. او در زمان بازنشستگی یعنی از ۱۳۵۹ به بعد خلوت‌گزینی اختیار کرد.

کار بزرگ او در این زمینه که حاصل ۵۰ سال تحقیق وی به ‎شمار می‎رود، فرهنگ تفصیلی چهارزبانه است که به‎طور عمده، واژه‎های فلسفه و علوم اجتماعی را در بر می‎گیرد. ابتکار ترجمه پسوند ایسم «ism»به «گرایی» از اوست. وی در مقدمه ترجمه سیر فلسفه در ایران می‌نویسد ism های غربی را با پسوند «گرایی» که با تأیید محمدباقر هوشیار نخست در ۱۳۲۵ به ‌کارش بردم و اکنون زبانزد بسیاری از اهل علم و ادب است.»
آثار متعددی از این استاد برجسته در زمینه تألیف و ترجمه باقی مانده که از آن جمله می‌توان به ترجمه کتاب‌های «‌ارمغان جنگ» دافنه دوموریه، «آموزشگاه‌های فردا» جان دیویی، «دشمن مردم» هنریک ایبسن، «تاریخ تمدن» ویل دورانت (کتاب اول بخش سوم، کتاب دوم بخش اول)، «مقدمه‎ای بر فلسفه آموزش و پرورش» جان دیویی، «علم اخلاق» ارسطو، «بزرگمردان تاریخ» دونالد کل روس پیتی، «زمینه جامعه شناسی» آ.ک. برن و نیمکف و «سیر فلسفه در ایران» اقبال لاهوری اشاره کرد.

کلاس‎های درس آریان‌پور جای سوزن انداختن نبود. انبوه دانشجویان و شیفتگان دانش او از دیگر دانشکده‎ها و از هر جای دیگر می‎آمدند و چنان دوره‎اش می‎کردند که از کلاس‎های همجوار تا ورودی دانشکده از جمعیت موج می‎زد. آریان‎پور در سال 1359 بازنشسته شد و از این پس به ساماندهی پژوهش‎های ژرف فلسفی و اجتماعی و ادبی‎اش که از دهه‎های پیشین آغازیده بود، پرداخت. آریان‎پور در جایگاه یک جامعه‌شناس مطرح و در جامعه‌شناختی هنر نه تنها پیشگام که در آموزه‌پردازی، روان‌شناختی، فلسفه، شیوانگاری، فرهنگ، هنر، روش شناختی، معرفت‌شناختی، انسان شناختی، روش پژوهش، تاریخ، مردم شناختی و چند زبان جهانی تسلط داشت.

در ساختن و کاربرد واژه‌های تازه در زبان فارسی استاد بود و بسیاری از واژه‌های رایج در علوم نظری، دستاورد اوست. آریان‎پور سال‎های متمادی اوقات خود را برای تکمیل تحقیق فلسفی وقف کرد. خانه و کتاب خانه‎اش گشاده دستانه در دسترس دانشجویان و دوستانش بود. او در سال‎های پایان عمر خود به بیماری پارکینسون دچار شد و سرانجام در 8 مرداد 1380 در 76 سالگی در تهران درگذشت.

اعتماد

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...