عماد افروغ درگذشت

26 فروردین 1402

عماد افروغ، جامعه‌شناس، تحلیل‌گر و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی دارفانی را وداع گفت.

عماد افروغ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از انتخاب، عماد افروغ از استادان صاحب‌نام علوم اجتماعی و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در دوره هفتم بامداد جمعه (۲۵ فروردین‌ماه) در سن ۶۶ سالگی درگذشت.
افروغ متولد ۱۳۳۶ شیراز، دکترای جامعه‌شناسی داشت و در سال ۷۳ به‌عنوان دانشجوی نمونه کشور در مقطع دکتری شناخته شد؛ وی از سال ۱۳۷۶ به مدت ۶ سال عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس بود و از سال ۸۲ نیز فعالیت خود را در هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آغاز کرد و مدیریت گروه علم و دین این پژوهشگاه آخرین مسئولیت وی در این مجموعه بود.

این استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس ریاست گروه جامعه‌شناسی دانشگاه باقرالعلوم را نیز برعهده داشت؛ همچنین مدیریت گروه اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، مسئولیت گروه سیاست داخلی کمیسیون داخلی، دفاعی و امنیتی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، مدیریت گروه فرهنگ، هنر و تاریخ شبکه یک صداوسیما از دیگر مسئولیت‌های وی بود.

افروغ سال ۱۳۵۵ برای تحصیل در رشته جامعه‌شناسی وارد دانشگاه سالفورد انگلستان شد، در شهریور ۱۳۵۹ به دلیل برگزاری تظاهراتی علیه آمریکا در مقابل سفارتخانه این کشور که در اعتراض به برخورد پلیس آمریکا با دانشجویان مسلمان ایرانی در این کشور برگزار شده بود، دستگیر و زندانی و پس از ۵ بار محاکمه از انگلیس اخراج شد.

به گفته فرزند مرحوم افروغ، وی به دلیل عوارض ناشی از بیماری سرطان بامداد امروز در بیمارستان درگذشت.

از جمله آثار مرحوم افروغ می‌توان به «هویت ایرانی و حقوق فرهنگی»، «مناقشه حق و مصلحت و بن‌بست دانشجویی»، «حقوق شهروندی و عدالت» و «گزیده و حس و حالی از نهج‌البلاغه» اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...