یازدهمین شماره کتاب هفته خبر با صفحاتی به احترام نجف دریابندری، پیرمرد دریا، و آرزوی سلامتی برای او منتشر شد.

به گزارش کتاب‌نیوز، عبارت «سلام آقای دریابندری» همراه با عکسی متفاوت از نجف بر طرح جلد شماره اخیر این جریده هفتگی خودنمایی می‌کند. در این صفحات گفت‌وگویی منتشر نشده با زنده‌یاد فهیمه راستکار و نجف دریابندری درج شده که بسیار خواندنی است.

سید فرزام حسینی در گفت‌وگویی با عنوان «مردی که می‌خندد» نظر محمود دولت‌آبادی، عبدالله کوثری و بیژن اشتری را درباره نجف دریابندری جویا شده است. در این گزارش از زبان
محمود دولت‌آبادی درباره نجف می‌خوانیم: «در زمان‌های متفاوت به آثارش مراجعه کرده‌ام و عمری اگر باشد باز هم مراجعه می‌کنم، زیرا زبان و بیان دریابندری به عنوان یکی از چهره‌های درخشان ترجمه و نثرنویسی در جامعه ما، معادل زبان پارسی سلامت است، زبانی تندرست، سالم و بدون حشو و زواید».

یکی از ویژگی‌‌های کتاب هفته خبر، جنبه انتقادی این نشریه است. نویسندگان این مجله هم نقد می‌کنند و هم نقد می‌پذیرند و در این کار از کنار خودشان هم به راحتی عبور نمی‌کنند. شاهد این مدعا سرمقاله سیدعبدالجواد موسوی در شماره اخیر این نشریه است؛ در واقع این سرمقاله پاسخ تند سردبیر است به نوشته صادق زیباکلام در شماره 10 مجله درباره نشان شوالیه و فرانسوی‌ها و نسبت آنها با ما.

یکی از بخش‌های خواندنی این مجله که به تازگی در صفحات ثابت آن جا باز کرده، یادداشت‌های خواندنی محمد صالح علا درباره ترانه‌هایی که نوشته است. او در این بخش که عنوان «داستان ترانه‌های من» بر آن خودنمایی می‌کند، با همان زبان و لحن صمیمی و گرم، از روزگارانی می‌گوید که ترانه‌هایش یکی یکی در آن جان گرفتند و کلمه شدند.

امید روحانی با صفحه «ولگردی‌های یک لات فرهنگی»، سید عبدالرضا موسوی با بخش «طنز و نطنز»، سهیلا میرشکاک با «فلسفه به زبان آدمیزاد» و سیدعبدالجواد موسوی با «در معیت پرزیدنت روحانی» بخش‌های ثابت هفتگی این نشریه را سر و سامان داده‌اند. در بخش یادداشت‌های هفتگی هم فریدون مجلسی یادداشتی نوشته است درباره بیمه، صادق زیباکلام تحلیلی ارائه داده است از علل و عوامل برگزاری متفاوت تشییع جنازه مرتضی پاشایی، مهرزاد دانش به بهانه رونمایی از هفت فیلم‌نامه اصغر فرهادی به بحث انتشار فیلم‌نامه در ایران پرداخته است و ...

نادر مشایخی، سیدابوالحسن مختاباد، جواد طوسی، امیر ارجینی، آرش شفاعی و ... از جمله نام‌هایی هستند که در یازدهمین شماره کتاب هفته خبر حضور دارند. این مجله شنبه هر هفته با قیمت 4 هزار تومان بر پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها و کیوسک‌های مطبوعاتی قرار می‌گیرد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...