به گزارش ایبنا، اثر حاضر در دو بخش با عنوان‌های «معجزات علمی قرآن کریم» و «معجزات تاریخی قرآن کریم»، به مسائلی نظیر پیدایش جهان هستی و کیفیت خلقت انسان پرداخته و آن‌ها را در آیات الهی جست‌و‌جو می‌کند. این کتاب با توجه به مطالب علمی و تاریخی که مطرح می‌کند، به یک نتیجه مسلم و قطعی می‌رسد که همانا «قرآن، کلام خداوند است.»
 
به عقیده نویسنده، به منظور درک اعجاز علمی قرآن، ابتدا باید به سطح علم، در زمان نزول این کتاب مقدس، نگاهی بیفکنیم. در قرن هفتم، وقتی قرآن کریم نازل شد، جامعه‌ عرب اعتقادات خرافی و بی‌اساس فراوانی درباره‌ واقعیت و موضوعات علمی داشت. به خاطر نبود فن‌آوری برای بررسی جهان هستی و طبیعت، اعراب اولیه به افسانه‌های به ارث رسیده از نسل‌های گذشته معتقد بودند. به‌عنوان مثال، آن‌ها تصور می‌کردند که کوه‌ها، آسمان را بالا نگه داشته‌اند. فکر می‌کردند که زمین مسطح است و کوه‌های بلندی در هر دو سرِ آن وجود دارند که همچون ستون‌هایی طاق بلند بالای آسمان را حفظ می‌کنند. در هر صورت، تمامی این عقاید خرافی عرب، توسط قرآن رد شد.
 
در بسیاری از موضوعات دیگر، حقایقی مهم، آن‌هم در زمانی که هیچ‌کس نمی‌توانست آن‌ها را دریابد، وحی شدند. قرآن، در زمانی نازل شد که مردم در مورد نجوم، علم فیزیک یا بیولوژی، اطلاعات بسیار ناچیزی داشتند و این کتاب، حقایقی کلیدی درباره‌ موضوعات مختلفی از قبیل خلقت جهان هستی، ‌خلقت بشر، ساختار جو، و تعادلات ظریفی که حیات بر روی زمین را ممکن می‌سازد دربرمی‌گیرد.
 
چاپ سیزدهم کتاب «معجزات قرآن» در 86 صفحه با شمارگان سه هزار نسخه راهی بازار نشر شده است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...