به گزارش ایبنا، اثر حاضر در دو بخش با عنوان‌های «معجزات علمی قرآن کریم» و «معجزات تاریخی قرآن کریم»، به مسائلی نظیر پیدایش جهان هستی و کیفیت خلقت انسان پرداخته و آن‌ها را در آیات الهی جست‌و‌جو می‌کند. این کتاب با توجه به مطالب علمی و تاریخی که مطرح می‌کند، به یک نتیجه مسلم و قطعی می‌رسد که همانا «قرآن، کلام خداوند است.»
 
به عقیده نویسنده، به منظور درک اعجاز علمی قرآن، ابتدا باید به سطح علم، در زمان نزول این کتاب مقدس، نگاهی بیفکنیم. در قرن هفتم، وقتی قرآن کریم نازل شد، جامعه‌ عرب اعتقادات خرافی و بی‌اساس فراوانی درباره‌ واقعیت و موضوعات علمی داشت. به خاطر نبود فن‌آوری برای بررسی جهان هستی و طبیعت، اعراب اولیه به افسانه‌های به ارث رسیده از نسل‌های گذشته معتقد بودند. به‌عنوان مثال، آن‌ها تصور می‌کردند که کوه‌ها، آسمان را بالا نگه داشته‌اند. فکر می‌کردند که زمین مسطح است و کوه‌های بلندی در هر دو سرِ آن وجود دارند که همچون ستون‌هایی طاق بلند بالای آسمان را حفظ می‌کنند. در هر صورت، تمامی این عقاید خرافی عرب، توسط قرآن رد شد.
 
در بسیاری از موضوعات دیگر، حقایقی مهم، آن‌هم در زمانی که هیچ‌کس نمی‌توانست آن‌ها را دریابد، وحی شدند. قرآن، در زمانی نازل شد که مردم در مورد نجوم، علم فیزیک یا بیولوژی، اطلاعات بسیار ناچیزی داشتند و این کتاب، حقایقی کلیدی درباره‌ موضوعات مختلفی از قبیل خلقت جهان هستی، ‌خلقت بشر، ساختار جو، و تعادلات ظریفی که حیات بر روی زمین را ممکن می‌سازد دربرمی‌گیرد.
 
چاپ سیزدهم کتاب «معجزات قرآن» در 86 صفحه با شمارگان سه هزار نسخه راهی بازار نشر شده است.

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...