جلد دوم کتاب «تاریخ تبرستان» نوشته ابن اسفندیار با ترجمه و تصحیح میرعبدالله سیار توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، کتاب پیشِ رو، از صفحه 76 تا 190 کتاب تاریخ تبرستان را در بر می‌گیرد. این جلد از تاریخ تبرستان،‌ حاوی مطالبی درباره جنبش‌های استقلال‌طلبانه مردم مازندران علیه اعراب مهاجم و مهاجر در سده‌های نخستین عصر اسلامی است. مخاطب این کتاب توجه دارد که در این اثر با اسلام سیاسی یا اسلام اشرافی ابوسفیانی روبروست که بنای حکومت امویان و عباسیان بود و که سیاست و محور اصلی حکومت‌شان بر استبداد، قتل، تجاوز و تحقیر و به‌بردگی کشاندن مردم بود. به این ترتیب جلد دوم تاریخ تبرستان، مطالب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مهمی از تاریخ سده‌های گذشته مازندران امروز را شامل می‌شود.

نام کامل مولف این کتاب، بهاءالدین محمدبن‌حسن‌بن اسفندیار کاتب است. او مورخ قرن ششم و هفتمی و اهل شهر آمل است. اثر معروف او «تاریخ طبرستان»‌است که در مجلد پیش رو همه عبارت‌های «طبرستان» با حرف ت نوشته شده‌اند. ترجمه انگلیسی ادوارد براون از تاریخ طبرستان، در سال 1905 میلادی منتشر شد.

در این کتاب علاوه بر مسائل جغرافیایی و سیاسی، همچنین درباره شگفتی‌های منطقه تبرستان صحبت می‌شود که بخشی از آن به واقعه‌ای تلخ از تاثیر تسامع سیاستِ پناه‌دهی پناهجویان در دوره فرخان بزرگ صورت گرفت که بعدها نه‌تنها مورد عبرت دیگر شاهک‌های محلی مازندران قرار نگرفت بلکه تا دادن پایگاه‌های نظامی به خلفای عباسی پیش رفت.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

بالاخره خسرو انوشیروان،‌ در دوران حکومت خویش، سرزمین تبرستان را به طور کلی به تصرف درآورد و همه قسمت‌ها را کلی و یک‌سر به هیچ‌کسی نداد، مگر آن‌ها را که قسمت کرده بود. در نواحی آن سرپرست و مهترهایی را نشاند. تا این‌که او نیز موقعیت خویش را از دست داد و پسر او «هرمزد» به جای او نشست. هرمزد دوازده‌سال فرمانروایی کرد و شاپور که [پسر کیوس بود] در عصر و دوران فرمانروایی او مُرد پسری به نام «باو» از خود باقی گذاشت که به خسرو پرویز خدمت کرد، با او به روم رفت و باز در جنگ با «بهرام چوبینه» از خود قابلیتی نشان داد. وقتی که خسرو پرویز به فرمانروایی و پادشاهی رسید، اصطخر و آذربایجان و عراق و تبرستان را به باو داد و او را با لشکری انبوه، روانه ساخت. از تبرستان گذشت به خراسان و خوارزم رسید، و همه ترکستان تا بیابان تاتار به تصرف او درآمد. اما وقتی که «شیرویه‌ی» شوم و بدیُمن که او را قباد می‌نامند پدر خویش خسرو را بکشت و خانه باو را در مداین ویران کرد و همه اموال و ابزارهای زندگی او را غارت کرد و به یغما برد، او را خوار خاست و اصطخر فرستاد و زندانی کرد که هم در مدتی کوتاه شیرویه به مکافات عمل خویش رسید و از دنیا وفایی ندید. آذرمی‌دخت را بر تخت نشاندند و او همان دختری است که پیامبر خدا (ص) درباره او می‌گوید: «وای بر امتی که زنان بر آن‌ها فرمانروایی کنند.»

این کتاب با 245 صفحه، شمارگان 350 نسخه و قیمت 30 هزار تومان منتشر شده است.

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...