«سلما هایک»[Salma Hayek] هنرپیشه مکزیکی - آمریکایی برای تحسین و تبلیغ رمان بحث‌برانگیز «غبار آمریکایی»[American Dirt] که به دلیل نوع روایتش از مهاجرت با انتقادهای فراوانی مواجه شده، عذرخواهی کرد و گفت آن را مطالعه نکرده است. 

«سلما هایک»[Salma Hayek] هنرپیشه مکزیکی - آمریکایی و«غبار آمریکایی»[American Dirt]

به گزارش ایسنا به نقل از آسوشیتدپرس، رمان «غبار آمریکایی» نوشته «‌جنین کامینز» - نویسنده آمریکایی-  که روز سه‌شنبه هفته گذشته منتشر شد، داستان زنی مکزیکی از طبقه متوسط  را روایت می‌کند که پس از کشته‌ شدن همسر خبرنگارش و دیگر اعضای خانوده‌اش توسط یک باند مواد مخدر در مکزیک، به‌همراه پسر هشت‌ساله‌اش به سمت مرز مکزیک و ایالات متحده فرار می‌کند.

این کتاب که در ابعاد وسیعی تبلیغ شده توسط نویسندگان برجسته‌ای همچون «‌استفن کینگ» و «آن پچت»‌ تحسین شد و «‌اپرا وینفری» نیز آن را به عنوان یکی از آثار «کلوب کتاب» خود برگزید.

روز شنبه این کتاب در رتبه چهارم فهرست پرفروش‌های داستانی «آمازون» قرار گرفت.

اما نویسندگان مکزیکی - آمریکایی متعددی این رمان را روایتی ناآگاهانه از مکزیک عنوان کردند که به کلیشه‌های پیشین درباره این کشور دامن می‌زند.

«کامینز»، نویسنده این رمان که مکزیکی نیست، در یادداشتی به یک نویسنده تصدیق کرد برای نوشتن این رمان تردید داشته است. او در این یادداشت نوشته بود هدفش از خلق این رمان به تصویر کشیدن مسئله مهاجرت بوده و قصد داشته بین جهان‌های مختلف پل بزند.

«سلما هایک» اوایل این هفته تصویری از خود را درحالی که نسخه‌ای رمان «غبار آمریکایی» را در دست گرفته در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و از «اپرا وینفری» برای «تریبون بودن برای افراد ناشناس و عشق ورزیدن در پاسخ به نفرت» تشکر کرد؛ اما این هنرپیشه مکزیکی -‌ آمریکایی  پس از آن‌که برای به اشتراک گذاشتن این تصویر در فضای مجازی با انتقادهای فراوان روبه‌رو شد از موضع خود عقب‌نشینی و اعلام کرد از هرگونه مسئله مناقشه‌برانگیزی بی‌خبر بوده است.

«‌هایک» نوشت: «من برای این‌که از چیزی بی آن‌که تجربه کرده باشمش یا تحقیقاتی درباره آن انجام داده باشم حمایت کردم، عذرخواهی می‌کنم.»‌

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...