ترجمه فارسی رمان «دریا؛ دریا» که موفق‌ترین و مهم‌ترین اثر آیریس مرداک؛ فیلسوف و رمان‌نویس بریتانیایی به شمار می‌آید، توسط نشر نیماژ منتشر شد.

به‌گزارش مهر، رمان «دریا؛ دریا» نوشته آیریس مرداک با ترجمه زهره مهرنیا با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۶۳۹ صفحه و بهای ۷۰ هزار تومان توسط نشر نیماژ منتشر و به بازار کتاب عرضه شد.

آیریس مرداک سال ۱۹۱۹ در دوبلین به‌دنیا آمد و در دانشگاه آکسفورد به مطالعه‌ علوم کلاسیک و تاریخ باستان رو آورد و در فلسفه شاگرد ویتگنشتاین بود. سال‌ها در همان دانشگاه به تدریس فلسفه پرداخت و آثار اولش رساله‌هایی نظری بودند که در آنها بیشتر از هرچیز تحت‌تاثیر نظریه‌های سارتر و اگزیستانسیالیسم بود. او رمان‌نویسی را از دهه ۱۹۵۰ آغاز کرد و تا پایان عمرش ۲۶ رمان نوشت که مضامین اصلی‌شان مسئله‌ی خیر و شر، عشق و روابط میان زنان و مردان، ضمیرناخوداگاه و مسئولیت هنرمند در جامعه بود.

رمان «دریا؛ دریا» مهم‌ترین اثر ادبی مرداک به شمار می‌رود که سال ۱۹۷۸ جایزه‌ی «بوکر پرایز» (Booker Prize) را از آن خود کرد. این کتاب اوج هنرنمایی مرداک در به هم آمیختن ادبیات و فلسفه است. وی چنان این دو مقوله را با تکیه‌ بر نظریه‌های خود، درهم تنیده که دشوار می‌توان آنها را از هم تمیز داد. در عین ‌حال که شاهد بیان ادبی فلسفه‌های مرداک هستیم، هنر و فنون ادبی استفاده‌شده در متن چشمگیر است. کتاب حاضر با فرم توصیفی آغاز و رفته‌رفته عناصر داستانی بر آن افزوده می‌شود تا این‌که در نیمه‌ دوم رمان به اوج یا Climax می‌رسد.

در بخشی از این رمان آمده است:
«چیزی که می‌گویی به‌نظر خیلی هوشمندانه می‌آید؛ اما تهی است. عشق در آن دید روانشناختی جایگاهی ندارد. انگار نمی‌توانی تصور کنی عشق می‌تواند ادامه داشته باشد. ادامه داشتنش به طبیعت معجزه‌آسای آن بر می‌گردد. احتمالا تا به‌حال این‌قدر عاشق کسی نبوده‌ای.»

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...