یادداشت‌های شخصی محمدرضا بایرامی از سفرهای رهبری به زنجان و قزوین منتشر شدند.

به گزارش ایسنا، "سفرت به‌خیر، اما..." (سه روز با رهبر در سفر به استان زنجان) یادداشت‌های سال 82 این نویسنده‌ را دربرمی‌گیرد.

بایرامی در مقدمه‌ی کتاب نوشته است: صاحب این قلم قبلا یادداشت‌هایی را به چاپ رسانده، از جمله: "هفت روز آخر" و "دشت شقایق‌ها". یادداشت‌نویسی چیزی است که زمانی خیلی دوست داشتم، حتا از آثار نویسنده‌ها هم آن‌هایی را که یادداشت و خاطره تلقی می‌شدند، یا بوی چنین چیزهایی را می‌دادند، بیش‌تر دوست داشتم.

"سفرت به‌خیر، اما..." در 224 صفحه و شمارگان 5500 نسخه از سوی مؤسسه‌ی انتشارات قدیانی منتشر شده است.

کتاب "در مینودر" (چهار روز با رهبر در سفر به استان قزوین) نیز دیگر کتاب بایرامی و متعلق به همان سال 82 است.

بایرامی در مقدمه‌ی این کتاب هم آورده است: این یادداشت‌ها را با حال و هوای قدیم نوشته بودم و از آن وقت رو دستم مانده بود. شاید به دلیل این‌که آن‌طوری که دلم می‌خواست، درنیامده بودند، به خاطر شلوغی بیش از حد مراسم و حجم زیاد برنامه‌ها که قدرت تأمل لازم را از ناظر می‌گرفت، شاید هم به این دلیل که در این فاصله، یادداشت‌های دوست توانا و ارجمندم - رضا [امیرخانی] - چاپ شده بود و با قدرت قلم و دقت نظر ستودنی‌اش حرف اول و آخر را در زمینه‌هایی از این دست زده بود و کسی نمی‌توانست چیزی بر آن بیافزاید... اما اکنون این یادداشت‌ها به دست چاپ سپرده می‌شود. باری به هر دلیل و شاید از آن روی که به تردیدی پایان ‌دهند و پرونده‌ای را که باز شده - و مفتوح ‌بودنش نویسنده را اذیت می‌کند - ببندد.

"در مینودر" در 208 صفحه و شمارگان 5500 نسخه از سوی نشر یادشده به چاپ رسیده است.

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...