دانشمند طبیعی­دان فرانسوی، و نوکر او، کونس، جزو این گروهند. کشتی برای شکار آن حیوان دریایی حرکت می­‌کند. هنگامی که موفق به مشاهده آن نهنگ می‌شوند، موج عظیمی برمی­‌خیزد و کشتی را تقریباً به تمامی زیر آب فرو می­‌کشد و آروناکس و کونسی و ند لند، نیزه‌­افکن کشتی، را بر پشت نهنگ پرتاب می­‌کند... زیردریایی عظیمی به نام تاتیلوس است.

بیست هزار فرسنگ زیر دریا | ژول ورن [Sous les mers Vingt mille lieues]. (Twenty Thousand Leagues Under the Sea)
بیست هزار فرسنگ زیر دریا
[Sous les mers Vingt mille lieues]. (Twenty Thousand Leagues Under the Sea) رمانی پرحادثه از ژول ورن (1) (1828-1905)، نویسنده فرانسوی که به سال 1870 منتشر شد. این رمان دنباله فرزندان کاپیتان گرانت است و پس از آن جزیره اسرارآمیز می‌­آید. حیوان دریایی عجیبی با هیکل غول­آسا در بعضی از سواحل دیده شده است. یک گروه تحقیق در کشتی امریکایی «آبراهام لینکلن» تشکیل می­‌شود. آروناکس (2)، دانشمند طبیعی­دان فرانسوی، و نوکر او، کونسی (3)، جزو این گروهند. کشتی برای شکار آن حیوان دریایی حرکت می­‌کند. هنگامی که موفق به مشاهده آن نهنگ می‌شوند، موج عظیمی برمی­‌خیزد و کشتی را تقریباً به تمامی زیر آب فرو می­‌کشد و آروناکس و کونسی و ند لند (4)، نیزه‌­افکن کشتی، را بر پشت نهنگ پرتاب می­‌کند. ولی این شئ غول آسا نهنگ نبوده بلکه زیردریایی عظیمی به نام  تاتیلوس (5) است. سه مرد را به درون ناتیلوس می‌­برند و نزدیک ده ماه در آنجا می­‌مانند. کاپیتان نمو (6)، که نقشه ناتیلوس را کشیده است، و نیز دیگر سرنشینان «ناتیلوس» ظاهراً از آمیزش با مردم به شدت احتراز می­‌کنند. سه قهرمان ما در معیت این شخصیت مرموز از زیر برزخ سوئز می­‌گذرند، قاره مفقود و اسرارآمیز آتلانتیس (7) و گنجهای مدفونش را می‌­بینند، با آدم­خواران و اختاپوسهای غول­ پیکر می­‌جنگند، در جنگلهای زیر دریا به شکار می­‌پردازند و در یک گورستان مرجانی در تشییع جنازه‌­ای حضور می­‌یابند ولی همواره در حسرت بازگشت به روی زمین به سر می‌­برند، خاصه که نفرت از میزبان نیز بر این حسرت می‌افزاید؛ و آن از روزی است که می­‌بینند چگونه او با کمال خونسردی یک کشتی را با همه سرنشینانش غرق می‌­کند.

آنگاه هویت حقیقی کاپیتان نمو را کشف می­‌کنند: او شاهزاده‌­ای هندی است که انگلیسیها در روزگار گذشته خانه و ملکش را گرفته و او را از عزیزترین علایق زندگی‌اش محروم ساخته‌­اند و او از آن زمان دشمنانش را با کینه و نفرت تعقیب می­‌کند. سرانجام ند لند و آروناکس و کونسی تصمیم به فرار می­‌گیرند. سوار زورقی می‌­شوند، جریان گرداب زورق را از تنه زیردریایی جدا می­‌کند ولی به شکل معجزه آسایی نجات می‌­یابند و به یکی از جزایر لوفوتن (8) می­‌روند و از آنجا خود را به فرانسه می‌­رسانند. این رمان، یکی از بهترین رمان‌های ژول ورن است. شخصیت کاپیتان نمو، که دستور غرق یک کشتی را می­‌دهد و خود با خونسردی به تماشای آن می‌­پردازد و سپس در برابر تصویر زن جوان و دو کودک می­‌گرید و برای شورشیان یونانی طلا تهیه می­‌کند و پرچم سیاهش را در قلب منطقه قطبی می­‌نشاند؛ در حقیقت قهرمانی رمانتیک است و تا اندازه‌ای یادآور «ابرمرد»ی است که مورد علاقه ادبیات آن عصر بوده است.

ابوالحسن نجفی. فرهنگ آثار. سروش

1.Jules Verne 2.Aronnax 3.Conseil 4.Ned Land
5.Nautilus 6.Nemo 7.Atlantide 8.Lofoten

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...