کتاب «در سایه آفتاب» نوشته میرجلال‌الدین کزازی توسط نشر گویا منتشر شد.

به گزارش مهر، این‌کتاب دربرگیرنده جستارها و یادداشت‌هایی از این نویسنده و پژوهشگر ادبیات فارسی است که درباره فرهنگ و ادبیات ایران نوشته شده‌اند.

کزازی در معرفی کتاب پیش‌رو می‌گوید جُنگی است از جستارها و نوشته‌هایی کوتاه، نیز دیباچه‌هایی که به خواست نویسندگان بر کتاب‌هایشان نوشته است. این دیباچه‌ها، بیشتر جستارهایی‌ بلند و پژوهشگرانه هستند. بیش‌تر مطالب چاپ‌شده در این‌کتاب بین سال‌های ۹۵ تا ۹۷ نوشته شده و در کتاب‌ها یا مطبوعات منتشر شده‌اند. چند مطلب این‌کتاب هم پیش‌تر در سال‌های ۹۴ و ۹۳ به چاپ رسیده‌اند.

این‌کتاب ۳ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب «جستارها»، «جستارها و دیگر نوشته‌های کوتاه» و «دیباچه‌ها» هستند. پس از این‌فصول هم فرهنگ واژه‌های دشوار چاپ شده است.

فصل اول کتاب شامل این‌عناوین است:

چرا فارسی را می‌باید پاس داشت؟، زبان پارسی: واژه‌ها و واژه‌واره‌ها، ناسازانِ هنباز و همراز، وارْغَن، سونِشِ سوهان، نماد و نمادْگونه، در نافِ سخن، گذری گُرْج از چال و پُلوک، کلپا و هورْپا، بیزِشِ باد، باد و باه، تخت و رخت و خواب، خفه‌خانِ هار  بر دریچه، رستاخیز واژگان، راز و سازِ اندرز.

«جستارها و دیگر نوشته‌های کوتاه» هم به‌عنوان فصل دوم این‌کتاب شامل این‌عناوین است:

زرتشت و پیر مغان، همسازی در ناسازی، نامه هزاره‌ها، فردوسی و شاهنامه‌، ایران: سرزمین سپند آرا و آشتی، روزِ سپندِ زن، اسب در ایران، بهار در جان هوشیار، نوروز: جشن شکوفایی و نوزایی، سیزده نوروز: خجسته‌ترین روز، نوروز و بهار: گیتی فروز و شکوفه‌بار، ارمغان بهار و نورهان نوروز، دیگر بار بهار و هنوز نوروز،‌ همایشِ هنر در نمایش، تندیسه پهلوان سخن، سوگ سه‌گانه، درمانده در دریای درد و اندوه، یادْنوشته‌های بداد.

در سومین فصل کتاب هم مخاطب با چنین عناوینی روبرو می‌شود:

ویرایش متن و ناهمروزگاریِ زبانی، شیوه‌های ویرایش متن، ناهمروزگاریِ زبانی چیست؟، پیشینه‌شناسی زبانی و پچینشناسی، زندگانِ زیبنده زاگرس، هیاهوی خاموش، در آغاز راهی پیچاپیچ، نمود و نشانی ناب از خراسان کهن، فروغِ لشکرِ دانش، ناله‌ای نو از نای کهن، ایران بزرگ در آیینه خرد، پایندان پایداری ایران، بیت‌نمای گرهگشای، دلارای هوشربای غزل، یادی از دلاوری دریادل، دُرجی از دُرهای لر، نگارستان فرهنگ و فرزانگی، دری گشوده بر جهانِ راز، ورجاوندِ بی‌همانند، دخترِ ماه در درخششی دلخواه، بازگفتی نوآیین از داستانی دیرین، گنجِ سه پنج، یادی از اولاد، چشمه‌ساری از چشمزد، هفت هزار روزِ دلافروز، چارانه‌ای که بهارانه است، نامه نگاره‌ها، یادی از رخدادی در سرزمینِ ماد، دریایی در کوزه، بزم در رزم، مم و زین: گرامی هم گزین، نمادی مانا در یاد، رنگ نو در آهنگ کهن، اندرزهای بِاَرْز

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

با این‌همه، به هیچ روی، خواستِ من آن نیست که اندرز را به یکبارگی فرومی‌یابد نهاد و هرگز آن را در کار نمی‌باید آورد. اندرز بایسته و ناگزیرِ آموزش و به ویژه، پرورش است و یکی از روش‌ها و ابزارهایی که به یاری آن، راه روشن رستگاری را به رهرو می‌توانیم آموخت و او را از درافتادن در بیراهه‌ها که به گمگشتگی و سرگردانی می‌انجامند و گاه نیز به نابودی و تباهیِ راهسپر، باز داشت. خواست من از آنچه نوشته آمد، بازنمود و آشکارْکردِ دشواری و باریکی بسیار است، در کار و سازِ اندرزگری. می‌توانم بر آن بود که این باریکی و دشواری در اندرزگری تا بدانجاست که بر پایه دستان و زبانزدی گزیده و گویا در پاره‌ای از زبانها، کار اندرزگر به کار کسی می‌ماند که بر تیغ راه می‌سپارد. کمترین ناپروایی و کمترین لغزش، پای او را فروخواهد شکافت و او را بر زمین فروخواهد افکند و از پویه بس دشوار و باریکش بر تیغ، بازخواهد داشت. اندرز، به آسانی و در دم، می‌تواند به پادینه و وارونه خود، دیگرگون بشود و به جای نوازنده و مهرآمیز بودن، گدازنده و ستیزانگیز باشد. پس پرسشی دیگر بنیادین، در چگونگی و سازوکار اندرزگری، این است که: چگونه می‌توان بر تیغ رفت و با کدامین شگرد و ترفند، کامگار و بی‌گزند،‌ به فرجامِ این راهِ تیزِ خونریز رسید؟

این‌کتاب با ۳۴۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...