حسین اسرافیلی این روزها نگارش کتابی با عنوان «ناله در کوه» را به سفارش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای زنده نگاه داشتن یاد شهریار، در دست دارد. این کتاب شامل زندگینامه، احوال، اشعار و نقطه‌نظرات راجع به شهریار است.

حسین اسرافیلی در گفت‌وگو با ایبنا با بیان این مطلب افزود: دلیل انتخاب این عنوان برای کتاب ارادت و علاقه خاصی بود که شهریار نسبت به حافظ داشت و به همین خاطر تفالی به حافظ زدم و غزلی آمد مصرع دوم بیت اولش این بود،«ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد».


وی ادامه داد: خود شهریار در منظومه وزین «حیدر بابا» بارها کوه را خطاب قرار داده و به نوعی درددل‌ها و احساسات و گلایه‌های خود را با کوه حیدربابا در میان گذاشته است و با توجه به این امر، عنوان کتاب را «ناله در کوه» نامیدم. به نظر من عنوان «ناله در کوه» شور و شیدایی شهریار را در عشق به خوبی نشان می‌دهد.

وی اظهار داشت: در این کتاب سعی شده است در چند صفحه زندگینامه شهریار شرح داده شود.

همچنین خلاصه مقالات یا مقدماتی که راجع به شهریار نوشته شده و یا مقدماتی که شهریار در کتاب‌های دیگر نوشته و نیز، گفت‌وگوها، خاطرات و نقطه‌نظرات راجع به او گردهم بیایند.


اسرفیلی تاکید کرد: مقاله های موجود در مطبوعات، کتاب هایی که درباره شهریار پیش از این نوشته شده‌اند مانند «به همین سادگی و زیبایی» نوشته جمشید علیزاده و «این ترک پارسی‌گوی» نوشته حسین منزوی و مهم‌تر از همه، دیوان 4 جلدی شهریار، از منابعی بود که برای گردآوری مطالب این کتاب از آنها استفاده کردم.

وی اشاره کرد: در بخشی از این کتاب به طور خلاصه اسامی افرادی که شهریار در اشعارش نامی از آنها برده را با شاهد مثالش آورده‌ام.

نوسنده کتاب «ناله در کوه» خاطرنشان کرد: بخش دیگری از کتاب به شهریار و انقلاب اسلامی اختصاص دارد که در آن علاقه شهریار به امام(ره) و رزمندگان جنگ با اشاره به روحیه شهریار ذکر شده است.

وی یادآور شد: در نگارش این کتاب سعی شده تمام مطالب به صورت خلاصه ذکر شود تا تعداد صفحات آن از 200 صفحه تجاوز نکند.

اسرافیلی در پایان گفت: نگارش این کتاب تا اوایل تیرماه به پایان می‌رسد و برای چاپ به وزارت ارشاد تحویل داده می‌شود.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...