رمان «جسدهای معلق» به قلم مریم فریدی در ژانر فانتزی نوشته و به تازگی از سوی نشر پیدایش برای رده سنی بالاتر از 16 سال منتشر شده است.

جسدهای معلق مریم فریدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رمان «جسدهای معلق» داستان آدم‌های شهری است که بین رفتن و ماندن معلق‌اند. 300 سال از انفجار بزرگ گذشته است و مردم شهر «آلامتو» با یکدیگر خوب و خوش زندگی می‌کنند؛ اما داساهای سیاه‌پوش به آلامتو حمله و آن را تسخیر می‌کنند. ری‌را و آندیا دو زن جوان، بی‌آنکه یکدیگر را بشناسند، از دو مسیر متفاوت به همدیگر می‌رسند. هر دو زن جوان، در راهی تیره و پر از خشونت به دنبال زندگی، عشق و خوشبختی‌اند؛ اما داساهای سیاه‌پوش وحشی در حال کشتارند و بی‌رحمانه در کمین آنان نشسته‌اند.

رمان «جسدهای معلق» پیوند میان اسطوره ‌و جشن‌های ایران باستان است که در آن اسطوره ضحاک غالب است.

مریم فریدی (1354- )، پیش از این اثر، با رمان «ستون‌های بی‌سایه» که رمانی رئال بود پا به دنیای نویسندگی گذاشت و این‌بار با ژانری فانتزی توانمندی‌اش را در رمانی پر قصه و پر کشش نشان داده است.

این اثر در ۳۰۴ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و به بهای ۱۳۰ هزار تومن از سوی نشر پیدایش راهی بازار کتاب شده است.

................ هر روز با کتاب ................

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...