الیوم خبر رسید سازمان ملی شباب (جوانان) تزویج نیمه کاره را پیشنهاد داده، مبارک است ان‌شاء الله. به نظر حقیر می‌رسد با تنفیذ این طرحواره، معضل تزویج و مناکحه‌ی شباب، بالمرة مرتفع گردیده، می‌ماند نصفه‌ی دیگر مشاکل اجتماع که همانا احراز نیم دین است. علیرغم این اوصاف، ضرورت است که این طرح بدیع در یک سلسله مباحث خبروی (کارشناسی) خوب شکافته شود تا شباب، نیک بدانند تزویج نیمه مستقل یا نیمه کاره یا نصفه نیمه، چه رقم تزویجی است، خدایشان خیر دهاد.

یکم- در طرح مذکور اطفالی که قصد تزوج دارند همانجا در دامان والدین می‌مانند، لیکن خطبه عقد را جاری نموده تا اسماً به همدیگر تعلق داشته باشند و نیمی از استقلال حاصل شود. لازم به پرانتز است، از آنجایی که در دوره‌ی آخرالزمان فعلی امکانیات برای زندگی مفصل فراهم نیست، تدبیری اندیشیده‌اند تا شباب مملکت فخیمه، عزب و باری به هر جهت نمانند و حال که احراز نصف دین (ازدواج کامله) میسور نیست؛ دستکم ربع دین حاصل آید.

دویم- در طرح فوق‌الاشاره علی‌الظاهر حاجتی به ارسال جهیزیه‌ی عروس نبوده، بلکه از همان آفتابه لگن مسی و روحی والدین (مراد فلز روی است) استفاده بهینه خواهد شد. بدیهی است در این راستا خدمت سترگی به منابع اولیه و آلی مملکت و صرفه‌جویی در صندوق خزینه‌ی ارزی خواهد شد. در همین راستا فقط تهیه‌ی یک ماشین مسمی به «مایکرو ویو» که به طرفة‌العینی غذا را طبخ، کما که ذوب می‌نماید، ضروریست؛ چرا که سابقاً از این وسایط محیرالعقول موجود نبوده و زوجین جدیده در صورت فقدان آنها دپرس خواهند شد.

سیم- در مبحث اساسی ارث، خبرگان مربوطه لازم است تعیین نمایند هر یک از زوجین نیمه کاره وارث چه قدر از ماترک دیگری خواهند شد؛ ربع مال؟ نصف مال؟ خمس مال؟ چقدر؟

چهارم- حامیان اطفال و کانون گرم خانواده اعلان نمایند در صورت تولید طفل توسط زوجین مزبور، آیا این طفل بی‌زبان در کدام دامان پرورش خواهد یافت؟ در دامان مادر خود یا در دامان مادر شوهر؟ پناه بر خدا.

پنجم- خبرگان مربوطه معلوم فرمایند مؤمنین و مؤمنات در طرح مذکور خطبه‌ی عقد را چه رقم جاری سازند؟ آیا لازم است استقلال در آن شرط شود یا خیر؟ آیا مهریه و شیربها و سرقفلی چه تغییری خواهد کرد؟

ششم- در صورت بروز اختلاف بین زوجین نیمه مستقل، آیا لازم است والدین مشارکت فعال داشته باشند یا خیر؟ و اگر جواب این پرسش مثبت باشد، آیا این مشارکت تا چه میزان ضرور است و بیش از آن مضرور؟ فی‌المثل در بحث مقابله‌ی فیزیکال و گیس و گیس‌کشی، برآیند نیروی وارده توسط والدین مهاجم بر حسب شدت، چند کیلوگرم در ثانیه مفید است و بیش از آن دردسرساز است و آیا اساساً بهتر نیست این کار به زوجین محول شود؟

هفتم- تأمین مالی این تزویج آیا از سوی ابویان مشروط به شروطی است؟ و آیا هنگام پول توجیبی دادن به قند عسلشان، لازم است مسألت نمایند که این مال را برای چه می‌خواهی؟ و آیا شازده پسر لازم است ایضاح نماید که این پول را برای استعمال یک رقم آیس‌پک یا نسکافه می‌خواهد یا شارِج ایرانسل یا غیره؟

هشتم- در خانواده‌ی مبتنی بر سنت (مسمی به پدرسالار) آیا لازم است طرفین برای ملاقات از حاج‌آقا کسب اجازه نمایند و آیا اساساً این ملاقات‌ها قرار است کجا انجام شود؟ آیا اگر ملاقات در منازل پدری حاصل می‌آید آیا به دهانشان زهر هلاهل نمی‌شود؟ آیا سر به بیابان نخواهند گذارد؟ آیا...

نهم- در صورت -زبانم لال- وقوع طلاق، آیا مهریه را باید شوهر بیچاره تقبل فرماید یا ابوی شوهر و از آن طرف، آیا خانم تقبل می‌کند یا ابوی خانم؟ در صورت تقسیط مهریه، آیا قدرت مالی گل پسر را مد نظر قرار خواهند داد یا حاج آقا را و در صورت - خاکم به دهان - تجویز زندان، آیا ایشان به حبس خواهند رفت یا پسرشان؟
کار دشوار شد. آقا بی‌خیال...

دخت ایران

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...