محمود حدادی مترجم و استاد زبان و ادبیات آلمانی دانشگاه شهید بهشتی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، به تشریح بخشی از زندگی سروانتس پرداخت و گفت: سروانتس زندگی پرماجرا و آرمان‌های انسان‌دوستانه‌ای داشت که در رسیدن به آنها با ناکامی‌هایی رو به رو می‌شد. این نویسنده بزرگ، همسو با ناکامی‌های خودش، ناکامی‌های یک قدرت بزرگ جهانی را هم در اعمال دیکتاتوری جهانی دید و بعد بر اساس این تجربه‌ها، اولین رمان تاریخ ادبیات جهان یعنی؛«دن کیشوت» را نوشت.

وی افزود: این کتاب تفسیری بر کتاب «دن کیشوت» سروانتس و دارای دو فصل عمده است که این دو فصل شامل هفده پرده است. در فصل اول جوانی سروانتس، رفتن او به رم و شرکتش در جنگ حکایت می‌شود؛ جنگی که ترکان عثمانی برای تصرف «ونیز» می‌کنند و سروانتس هم که مسیحی مومنی بود جزو داوطلبان شرکت در جنگ صلیبی بود.

در فصل دوم سروانتس در جنگ دست چپش دچار مصدومیت شده و تا آخر عمر معلول می ماند. در راه برگشت به وطن، دزدان دریایی در مدیترانه کشتی‌شان را به الجزیره می برند و او مدتی در زندان الجزیره حبس شده و پس از ده سال اسارت به کشورش بازگشت و پس از تمام ناکامی‌ها با زبانی طنز «دن کیشوت» را نوشت.

این مترجم خاطر نشان کرد: این کتاب را بیشتر از دیگر ترجمه‌هایم دوست دارم. این کتاب هیچ جنبه اخلاقی یا فلسفی خاصی که بخواهد به خواننده تحمیل کند، ندارد ولی در نهایت خواننده ترکیبی فرهیخته و عاطفی را در می‌یابد و درس تاریخ می‌گیرد، بدون این که احساس کند سر کلاس نشسته است.

حدادی با اشاره به اینکه کتاب حدود 200 صفحه است، ادامه داد: رمان دیگری از «هاینریش فون کلایست» با نام «میشائیل کول هاش» ترجمه کرده‌ام که به زودی منتشر می‌شود. این کتاب یک رمان کم حجم است که می‌توانم آن را در دسته رمان‌های دارای شخصیت «راهزن جوانمرد» مثل رمان «کلیدر» نوشته «محمود دولت‌آبادی» قرار بدهم.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...