هشتمین چاپ «حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد» نوشته یانیس واروفاکیس [Yanis Varoufakis] و ترجمه فرهاد اکبرزاده توسط نشر بان منتشر شد. نویسنده در این کتاب به این پرسش پاسخ می‌دهد که چرا اینقدر نابرابری وجود دارد؟

 «حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد: تاریخ مختصر سرمایه‌داری» [Talking to my daughter about the economy : a brief history of capitalism] یانیس واروفاکیس [Yanis Varoufakis]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر بان هشتمین چاپ کتاب «حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد: تاریخ مختصر سرمایه داری» را با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه، ۱۷۶ صفحه و بهای ۴۴ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب در دی ماه سال ۱۳۹۷ با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و بهای ۲۲ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته است. چاپ هفتم این کتاب نیز بهار امسال (۱۴۰۰) با شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و بهای ۳۶ هزار تومان منتشر شده بود.

یانیس واروفاکیس، اقتصاددان جنجالی یونانی و وزیر اقتصاد دولت چپگرای یونان در سال ۲۰۱۵، این کتاب را اساساً با دو ادعای اصلی نوشته شده است. نخست اینکه اقتصاد بسیار مهمتر از آن است که به دست اقتصاددان‌ها سپرده شود و دوم اینکه اقتصاد اساساً علم به معنایی که ما می‌شناسیم مثل فیزیک، شیمی و غیره نیست. با اینکه اقتصاددان‌ها از آمار و ریاضیات استفاده می‌کنند اما به گفته نویسنده نمی‌شود آن‌را در ردیف علم قرار داد. این اقتصاددان مشهور، در این کتاب می‌کوشد به این پرسش که به‌شکل ‌فریبنده‌ای ساده است به دخترش سِنیا پاسخ دهد که «چرا اینقدر نابرابری وجود دارد؟» و برای اینکار از داستان‌های زندگی‌اش و اسطوره‌های مشهور از ادیپ و فاوست گرفته تا فرانکشتاین و ماتریکس استفاده می‌کند.

دیگر این‌که نویسنده در همان مقدمه توضیح می‌دهد که اگر نتوانیم اقتصاد را به زبانی که دیگران می‌فهمند توضیح دهیم خودمان هم نمی‌دانیم اوضاع از چه قرار است؟ پس هدف این کتاب ساده‌کردن صرف مسائل نیست، مثل بعضی کتاب‌ها که مثلاً فیزیک کوانتوم را برای نوجوانان توضیح می‌دهند. هدف این کتاب بیشتر به دست‌دادن روایتی قابل فهم از اقتصاد است که اهمیت آن در زندگی شهروندان به هیچ وجه بر کسی پوشیده نیست. او باور دارد که متقاعدکردن هر شهروند برای اینکه بتواند مقتدرانه درباره اقتصاد حرف بزند زبان و درک اولیه‌ای دارد، که این خود پیش‌نیازی برای یک دموکراسی حقیقی است، بنابراین تردیدی بوجود نمی‌آید که جامعه جهانی نیازمند زبان جدیدی برای اقتصاد است.

نویسنده همچنین در این کتاب به شدت نئولیبرالیسم و بانکداری عصر فعلی را مورد نقادی قرار می‌دهد. نقد او به کارکرد نظام بانکی یک علت ساده دارد: افزایش سطح نابرابری و فاصله‌ی طبقاتی. همان‌طور که او در مقدمه توضیح می‌دهد، که در این کتاب از اصطلاحات تخصصی اقتصاد خبری نیست، او در سرتاسر این کتاب هیچ اشاره‌ای به نئولیبرالیسم نمی‌کند، اما در فصل چهارم کتاب که عنوان «جادوی سیاه بانکداری» را بر آن گذاشته روندی را نشان می‌دهد که می‌توان عبارت تخصصی مالی‌سازی (Financialization) را در آن شناسایی کرد که در قلب اقتصاد نئولیبرالیسمی قرار دارد. عنوان «جادوی سیاه بانکداری» هم دقیقاً ناظر به همین بخش از فرایند بانکداری است که با انتقاد شدید او روبه‌روست.

نویسنده در این کتاب جذاب با زبانی ساده توضیح می‌دهد که پول از کجا می‌آید. او می‌نویسد پول ابداع شد تا بدهی‌ها را ثبت کند و این یعنی بدهی و پول از عهد باستان به این‌سو با هم بوده‌اند. اولین نوشته‌ها حساب و کتاب ثبت شده‌اند برای نشان‌دادن این‌که چقدر کارگران مزرعه مازاد تولید شده، مثل گندم، طلب دارند. اما این دگرگونی از جامعه فئودالی به جامعه‌ بازار بود که بدهی را به «عامل اصلی» بدل کرد هیچ سودی بدون بدهی در کار نیست، زیرا کسب‌وکارها برای رشد نیاز به قرض‌کردن دارند. بزرگ‌شدن بدهی هم موجب بروز بی‌ثباتی می‌شود و هم فروپاشی اقتصادی را محتمل‌تر می‌کند، اما همین بدهی، و نه زغال‌سنگ، بود که «بدل به سوخت واقعی موتور انقلاب صنعتی شد.»

ویژگی‌های کتاب «حرف‌هایی با دخترم درباره اقتصاد» و استقبال مخاطبان ایرانی از آن، ضرورت پرداختن هرچه بیشتر مترجمان و مفسران به آرا و افکار واروفاکیس را پیش می‌آورد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...