در میان این 20 کتاب، طرح گرافیکی جلد زیبای «گریستن»؛ جلدی از نسخهی انگلیسی رمان ژاپنی «پلیس حافظه» اثر یوکو اوگاوا؛ طرح جلد رمان برندهی جایزه پولیتزر، «پسران نیکل» با یک ایدهای عالی و اجرایی عالیتر؛ طرح جلد ساده و شگفت «تولد» اثر سزار آیرا، جلد «دیوار نیاکان» با یک طراحی فوقالعاده؛ مجموعه جلدهای خوش آبورنگ و فانتزی «تلماسه» اثر فرانک هربرت و طرح جلد پوستری «کارخانه» اثر هیروکو اویامادا دیدنیتر هستند
...
ماجرای اسکروج پیر و خسیس و ملاقات عجیب و غریبش با روح «مارلی» شریک سابقش است... تغییر و تحولات اخلاقی او مخصوصا در برخورد با پسرک معلول کارمندش باب کراچیت ... بدجنسی و خساست نقش اول داستان، روح، کودک معلول، تاریکی شب و خواب، شادی بخشش و هدیه دادن، برف و زمان وقوع داستان که شب سال نوی مسیحی ست از جمله مضامین گرافیکی استفاده شده در این طرحهاست
...
آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته... بیتجربگی در زندگی، اعتمادی بیحد نسبت به دیگران در وی پدید میآورد... عاشق ناستازیا فیلیپوونا دختر زیبا ولی بدنام شده است... مردی جاهطلب است که به دلیل مزایایی که از این ازدواج برای وضع شغلی او حاصل خواهد شد در هوای آن است... خود را به مهلکه ماجرایی پرخطر میاندازد: نجات ناستازیا... اما دختر ژنرال به وی اظهار عشق میکند
...
هزار و نهصد و هشتاد و چهار اورول... خروجی غرب اثر محسن حمید... درباب زندگی مینیمالیستی یا خداحافظ وسایل اضافه... سرگذشت ندیمهی مارگارت آتوود... ایکیگای: دلخوشیهای کوچک زندگی... ابله باتومان... نیکوتین به روایت گرگور هنس ... پاچینکوی مین جینلی و زنی با موهای قرمز اثر پاموک
...
در مرز ایالت ترانسیلوانیا، قلعه وحشتناک کنت دراکولا قرار دارد... شبها از گورش برخاسته و به دنبال طعمههایش میگردد... در نور مهتاب به سراغ لوسی جوان میآید و پس از نوشیدن خونش، بهشکل یکخفاش فرار میکند... اینزنان شیطانی به چشم ونهلسینگ یکی از یکی زیباتر میآیند... فیلسوف، متخصص علوم ماوراءالطبیعه و یک مسیحی دوآتشه است... یکی از مشهورترین رمانهای وحشت در جهان است که برای اولین بار در ۱۸۹۷ منتشر شد
...
اثر مشهور و منفور نیکولو ماکیاولی، نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی... ماکیاولی در نامه مشهوری به دوست خود درباره کتابش مینویسد: «... اینکه حاکمیت چیست، بر چند نوع است، چگونه آن را به دست میآورند، چگونه آن را حفظ میکنند و چگونه آن را از دست میدهند.»... شهریار باید بتواند، در عین حال، هم روباه باشد و هم شیر؛ نباید پایبند پیمان خود بماند... باید خود را به ظاهر مهربان و درستپیمان و مردمدوست و راستگو و دیندار نشان دهد، ولی در عین حال باید بتواند چنین نباشد
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
اصلاحطلبی در سایهی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافلهی تجدد جهانی میدانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه داناتر و کاردانتر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامهی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود
...
در خانوادهای اصالتاً رشتی، تجارتپیشه و مشروطهخواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول میشود و بهطور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظامهای موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چونوچرای فردیت است و همه را یکرنگ و همشکل میخواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی میکند... نقد خود
...
تغییر آیین داده و احساس میکند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده است. با افراد دیگری که تغییر مذهب دادهاند ملاقات میکند و متوجه میشود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه مادی دارد نفرتانگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او میشناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا میکنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتابها چه میکنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده میکنیم
...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفشهای جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیشبینی سقوط بازار، بیدرنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستانسرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بیروحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستانسرایی موفق «میلیونها غریبه را قادر میکند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستانهای علمی-تخیلی بخوانند
...
خاطرات بردهای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنهآمیز که به زخم چرکین اسطورههای آمریکایی انگشت میگذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان میشود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابانهای تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا میکند که دانش و تجارت بشر را متحول میکند، از روشهای پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روشهای اعجابآور ثبت تصاویر
...