گرگ دریا | جک لندن

13 فروردین 1385

آن زیباجوی ظریف‌اندیش و منتقد مشهور ادبی که بر خلاف میل خود، برای شکار فک در اقیانوس آرام، به آن «کشتی جهنمی» سوار شده است، به ناچار تابع قانون جنگل می شود که تنها قاعده پذیرفته از سوی لارسن است؛ فیلسوف خودآموخته‌ای که قدرت ابر انسانی‌اش و خواندن آثار داروین او را به «مرد عجیبی که به حکم تقدیر دریاها را درمی‌نوردد» تبدیل کرده است.

گرگ دریا | جک لندن
گرگ دریا
[The Sea-Wolf]رمانی از جک لندن (جان گریفیث لاندن، 1876-1916) (1)، نویسنده امریکایی، ‌که در 1904 منتشر شد. در این حکایت، راوی، همفری وان وایدن(2)، که در یک روز مه‌آلود در خلیج سان‌فرانسیسکو غرق شده است، و وولف لارسن(3) بی‌رحم که وایدن را در کشتی خود، با نام «شبح»، پذیرا می‌شود، رویاروی هم قرار می‌گیرند. آن زیباجوی ظریف‌اندیش و منتقد مشهور ادبی که بر خلاف میل خود، برای شکار فک در اقیانوس آرام، به آن «کشتی جهنمی» سوار شده است، به ناچار تابع قانون جنگل می شود که تنها قاعده پذیرفته از سوی لارسن است؛ فیلسوف خودآموخته‌ای که قدرت ابر انسانی‌اش و خواندن آثار داروین او را به «مرد عجیبی که به حکم تقدیر دریاها را درمی‌نوردد» تبدیل کرده است. وایدن در وجود «همپ»(4) [همفری]، که در مقام فرودست جاشوی کشتی است، مخاطبی مناسب برای بحث درباره «زندگی و آزادی و جهان» می‌یابد، کسی که در برابر آن غول فرسوده از دردی مرموز، ترحمی احساس می‌کند. طی مسیری به راستی رازآمیز که توفانها و نبردهای کلامی و صحنه‌هایی سخت خشن در آن از پی هم می آید، زمانی که به سبب گردبادی اتفاقی، ‌مود بریوستر، شاعره شکننده و برانگیخته از نیرویی رام ناشدنی، ظاهر می‌شود، راوی دیگر به ملوانی آزموده بدل گشته که، برخلاف میل خود، به درجه ناخدا دومی ارتقا یافته است و خواهد کوشید تا از مود بریوستر در برابر میل خشن گرگ دریا حمایت کند بی‌آنکه جرأت اعتراف به عشق خود را داشته باشد. دو جوان موفق می‌شوند که فرار کنند و در جزیره کوچکی که محل اجتماع فکهای دریای برینگ است به زندگی ادامه دهند تا روزی که کشتی ظاهر می‌شود؛ در حالی‌که خدمه آن شورش کرده و دکلها را فروانداخته و ناخدای نابینا و محتضر را در آن کشتی شبح‌گونه رها کرده‌اند. آنها موفق می‌شوند که کشتی را تعمیر کنند و آماده حرکت شوند و با آخرین نیرنگهای حریف نیمه افلیج خود مقابله کنند. سرانجام، هنگامی که وولف لارسن طی توفانی از پا درمی‌آید و با «وداع، ای شیطان، ای روح سرکش» او را بدرقه می‌کنند، متوجه نگهبانان ساحلی می‌شوند که آنها را به سوی تمدن بازمی‌گردانند. با وجود نقدهایی که دور از حقیقت نمودن این ماجرای رابینسونی برانگیخت، کشش ماجرا و توصیف بی‌رحمی دریاهای وحشی، بی‌درنگ این رمان را به پرفروش‌ترین کتاب تبدیل کرد. با این حال، تعبیرهایی که از رمان می‌شد ناشی از سوءتفاهم بود. خوانندگان، به همان‌گونه که بعدها در مورد مارتین ایدن روی داد، پنداشتند که گرگ دریا دفاعیه‌ای بر موضوع  ابرمرد است؛ حال آنکه جک‌لندن اظهار می‌داشت که، در جایگاه یک سوسیالیست اصیل،‌ پی‌آمدهای سرنوش‌ساز فردگرایی و روایت خود را از فلسفه نیچه آشکار کرده است. قصه در واقع، قهرمان خود را به نابودی می‌کشاند اما آمیزه استنادهاست – از کتاب مقدس تا داروین، و از شکسپیر و میلتون تا ملویل و کیپلینگ –  جاذبه و قدرت مطلق که خصوصیات سازنده شخص قهرمان است،‌ مخاطب را وامی‌دارد که به تصویر خودنگاشت نویسنده بیاندیشد. بی‌شک همین ابهام موجب غرابت ماجراست.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1.Jack London (john Griffith London)  2.Humphrey Van Weyden
|3.wolf Larsen  4.Hump  5.Maud Brewster  6.Bering
  7.thomas Mugridge  8.Melville  9.Kipling

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...