کریستوفر تالکین فرزند و میراث‌دار جان رجینالد تالکین خالق «ارباب حلقه‌ها» که نقش مهمی در انتشار آثار منتشر نشده پدرش داشت، در ۹۵ سالگی درگذشت.

به گزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، کریستوفر سومین پسر تالکین و شناخته شده‌ترین فرزند وی در میان هواداران تالکین بود. وی همواره علاقه زیادی به آثاری که پدرش خلق کرده بود داشت و در نهایت ویراستاری و انتشار آثار پدرش را برعهده گرفت.

او که برای انتشار آثار تاریخی پدرش درباره جهان-میانه و پس از درگذشت تالکین در سال ۱۹۷۳ شناخته شد، بیش از ۴۰ سال از عمرش را صرف به انجام رساندن آثار به جا مانده از پدرش و انتشار آنها کرد تا اطمینان حاصل کند که آثار باارزش پدرش به دست مخاطبانشان برسد.

کریستوفر ابتدا وارد ارتش شد و در طول جنگ جهانی دوم در نیروی هوایی خدمت می‌کرد. پس از جنگ وی به خانه بازگشت و تحصیلاتش در رشته ادبیات انگلیسی را در کالج ترینیتی در آکسفورد پی گرفت. او بعدها استاد همان دانشگاه شد.

یکی از جدیدترین آثار ویراسته کریستوفر تالکین «برن و لوسین» درباره رابطه یک انسان و یک اِلف بود که سال ۲۰۱۷ منتشر شد.

وی ویراستار ترجمه تالکین از طولانی‌ترین شعر حماسی انگلیسی یعنی «بیوولف» هم بود که ۵ سال پیش پس از حدود ۹۰ سال منتشر شد. از این اثر به عنوان بزرگترین اثر از هنر شعری انگلیسی کهن یاد می‌شود. تالکین این شعر را که متعلق به قرن یازدهم بود از زبان انگلیسی کهن به انگلیسی مدرن و امروز برگرداند. تالکین این شعر را وقتی ۳۶ سال داشت ترجمه کرد ولی منتشر نکرد و در نهایت کریستوفر با ویراستاری این کار ترجمه شده، آن را به دست چاپ سپرد.

وی همچنین مجموعه‌ای از اشعار منتشر نشده پدرش را با عنوان «سقوط آرتور» همراه با یادداشتی از خودش در سال ۲۰۱۳ منتشر کرد. «افسانه سیگورد و گودرون» هم سال ۲۰۰۹ منتشر شده بود. «سیلماریلیون» در سال ۱۹۷۷ و «سقوط گاندولین» که سال ۲۰۱۸ منتشر شدند نیز به همت و با توجه وی به مرحله انتشار رسیدند.

سه سال پیش کتابخانه بودلاین که متعلق به دانشگاه آکسفورد است برای همه تلاش فوق‌العاده این استاد دانشگاه در جهان ادبیات، فرهنگ، علوم و ارتباطات با اهدای مدال بودلاین از وی تجلیل کرد.

جی آرآر تالکین که بیش از هر چیز برای مجموعه «ارباب حلقه‌ها» و «هابیت» شناخته می‌شود در دوران زندگی‌اش به عنوان یک چهره دانشگاهی در حوزه ادبیات و زبان شناخته می‌شد.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...