کتاب «درآمدی بر سواد رسانه‌ای، هنرهای تعاملی و مخاطب‌شناسی»به قلم «فاطمه امیری» و توسط نشر پشتیبان منتشر شد.

به گزارش مهر، در خلاصه این کتاب در تعریف «سواد رسانه‌ای» آمده است: «سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی نوعی از آموزش رسانه‌ای و اطلاعاتی است که نه تنها در انتخاب نوع رسانه و ابزارهای اطلاعاتی موثر است؛ بلکه محتوای رسانه‌ای و اطلاعاتی را با دیدگاه انتقادی، تربیتی، فرهنگی و دینی برای ایجاد نوعی از بینش و فهم در گزینش‌گری رسانه‌ای توسط مخاطبان مختلف برای تحقق جامعه مطلوب، مورد ارزیابی قرار می‌دهد و انتخاب مناسب را به مصرف‌کنندگان رسانه‌ای ارائه می‌دهد.»

در بخش دیگری از این خلاصه آمده است:

«سواد رسانه‌ای می‌تواند به افراد جامعه کمک کند تا:
*پیام‌های رسانه‌ای خود رت طراحی، ایجاد و توزیع کنند.
*چگونگی ایجاد پیام‌های رسانه‌ای را درک کنند.
*آنچه که رسانه‌ها می‌خواهند ما را به باور آن برسانند را تشخیص بدهند.
*تعصبات اطلاعات غلط و دروغ‌های رسانه‌ای را تشخیص بدهند.
*قسمتی از داستان که کتمان می‌شود را کشف کنند.
*پیام‌های رسانه‌ای را بر اساس تجربیات خود، باورها و ارزش‌هایشان ارزیابی کنند.»

کتاب «درآمدی بر سواد رسانه‌ای، هنرهای تعاملی و مخاطب‌شناسی» به قلم «فاطمه امیری» و به همت دپارتمان رسانه انتشارات پشتیبان تهیه و تدوین شده و روانه بازار کتاب شده است. 

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...