• 29 مرداد 1402

    برای-خودیاری-چه-کتابی-بخوانیم-زهرا-بزرگزاده-محمدعلی-یزدانیار

    کتاب‌هایی که اقتدا به آنها می‌تواند جدی جدی سلامت روان شما را تهدید کند... مقصر اصلی، طالع بدی ست که دیگران برایمان نوشته‌­اند... ترکیب شگفت­‌انگیز فلسفه و روان­شناسی به درک عمیق‌تر یک مشکل کمک می‌کند... این کتاب­‌ها مدل یکسانی از خوش­بختی را برای همه تجویز می­‌کنند و آن را بسیار نزدیک می‌دانند... هدف او خوشحال و راضی نگه داشتن مخاطب نیست... فروم سعی داشت تا تمرکز روانکاوی را از خشونت و جنسیت به سمت عوامل اجتماعی برگرداند... مسیری که به تجربه مناسبی از عشق ورزیدن منتهی می‌شود ...

  • 01 تیر 1402

    مروری-بر-ممیزی-کتاب-در-سال-۱۳۷۵-فرزانه-ابراهیمزاده

    دوران وزارت مصطفی میرسلیم... ۲۴درصد از کتاب‌های ارائه‌شده برای کسب مجوز(۵۰درصد رمان، ۱۰۰مورد تجدید چاپ! و یک سوم کتب تاریخی) در این سال غیرمجاز اعلام شد: «یک عاشقانه آرام» نادر ابراهیمی، «پدران و پسران» تورگینف، «مسخ» کافکا، «مهمانی خداحافظی» میلان کوندرا... حذف‌وتغییر هر عبارتی که تصویر مثبت از روشنفکران نشان دهد. حذف‌وتغییر هر عبارتی که برای ایران باستان، شخصیت‌های ایرانی و گاه زبان فارسی افاده نوعی تعریف و تمجید کند... آهای جیگر به عزیز جان، سینه به بالاتنه و بغل کردن به محکم گرفتن تبدیل شده ...

  • 27 خرداد 1402

    بازخوانی-انتقادی-بازنگری-قانون-اساسی-محمدامیر-قدوسی

    نظام حکمرانی ما ملغمه‌ای از باورهای دینی و عرفی است که اینک در مقام عمل، همنشینی آنها به امتناع گراییده... اراده عمومی حاکمان واقعی (= مردم و شهروندان) در هر سه مرحله ابتکار، تدوین و نهایی سازی قانون اساسی باید مداخله داشته باشد... چرا متولی اصلی دفاع از حق‌ها و آزادی‌ها در قانون اساسی چندان روشن نیست؟... مجلس خبرگان رهبری هیچ صلاحیتی برای نظارت بر دیگر قوا ندارد... شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت با یکدیگر ادغام و یک دادگاه قانون اساسی تشکیل شود... در دولت مدرن نقد قانون اساسی آزاد است ...

  • 08 بهمن 1401

    جنبش-اصلاح-نظام-آموزشی-و-شهامت-تدریس-محمد-داوری

    بحث توسعه در ایران گره خورده است با مدرسه و دانشگاه و چالش آن با مکتب و حوزه... اصلاحات در آموزش با تحقیر معلم محقق نمی‌شود... اقتدار از زندگی درونی معلم بر می‌خیزد... در فرهنگی که ترس را نفس می‌کشیم تشخیص ترسناک بودن نظام آموزشی دشوار است. فقط بیایید تصور کنیم راه دیگری برای تدریس و تحصیل وجود دارد... حقیقت حاصل فرآیندی پیچیده از تعاملات دو طرفه است و کلاس درس باید به اجتماعی غنی با وابستگی متقابل تبدیل شود... نمره باید بر یادگیری بیش از قضاوت و بر همکاری بیش از رقابت تاکید داشته باشد ...

  • 23 فروردین 1401

    پیرامون-ارتباط-بدون-خشونت-زبان-زندگی-الهه-خراسانچی

    ارتباطات روزانه و تعاملات خانوادگی، یکی از مهمترین کلاس‌های درس رشد اجتماعی و به خصوص رشد هیجانی است... لازم است ارتباط بین هیجان و نیاز را درک کنیم به هیجاناتمان آگاه باشیم و بتوانیم آنها را کنترل کنیم... هیجانات مانند صفحه نشانگر ماشین است که به ما نشان می‌دهد درون ما چه خبر است... کودکان با نگاه به بزرگسالانی که هیجاناتشان را کنترل می‌کنند؛ راهبردهای تنظیم هیجان را یاد می‌گیرند... با واژگانی که احساسات و هیجان‌های مختلف ما را نشان دهند آشنا نیستیم ...

  • 27 اسفند 1398

    تحلیل-روانشناختی-وقتی-نیچه-گریست-محمود-رضایی

    فروید‌، شاعران‌ و نویسندگان‌ را بیماران روان رنجوری تلقی می‌کرد که به دلیل ناتوانی در‌ ارضای‌ غریزه‌ی جنسی خود، با آفرینش‌های هنری، تخلیه‌ی روانی می‌شوند که البته یونگ با این دیدگاه‌، مخالف‌ بود‌...نیچه، چون در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده، نمی‌تواند عشق را برتابد، از این‌ رو‌ از پل می‌خواهد که برای او از سالومه خواستگاری کند... دختری زیباروی‌، سرکش‌ و رهاست که به هیچ روی حاضر نمی‌شود با ازدواج، آزادی‌اش را محدود کند... فکر برتا حتی در خواب او را‌ رها نمی‌کرد ...

Loading
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...
مهاجران افغانستانی در ایران نام‌گذاری‌های متعددی می‌شوند و هر کدام از این‌ نام‌ها حامل باری از معنا و وضعیت حقوقی هستند... سیاست غیررسمی ایران در قبال اتباع افغانستانی بر مبنای نگه داشتن افراد در وضعیت تعلیق صورت‌بندی شده است؛ فضای خاکستری در میانه‌ی پذیرش و طرد و قرار گرفتن در موقعیتی بی‌طبقه... دانشجویان افغانستانی پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در ایران در چند سناریو می‌گنجند: اشتغال در ایران، بازگشت به افغانستان، مهاجرت دوباره به کشوری دیگر و تقویت عصبیت‌های قومیتی ملیتی ...
حکایت زنی است که از زنانگی خود می‌گریزد... قبلا یک بار ازدواج کرده و جدا شده و تابه‌حال به خواستگاری‌های پی‌درپی ریچارد پاسخ منفی داده است... مادرش ریچارد را، آخرین مرد زندگی خود می‌داند... برهم‌زدن لایه‌های عشق، مشابه تغییرات درونی زمین است. هرچه احساسات، آتشین‌تر باشد، همچون لایه‌های مذاب، گرایش به حرکت بیشتر و سریع‌تری دارد... تضاد ناشی از غرور، خودبینی و واقع‌گرایی در درون دیان، باعث تقابل او با اطرافیان خود می‌شود... دیان با کنایه از او می‌پرسد که آیا او نیز چون الینا، عاشق ریچارد است؟ ...
تراژدی روایت انسان‌هایی است که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، اما داستان همه‌ی آنهایی که به خواسته‌هایشان نرسیده‌اند، تراژیک به نظر نمی‌آید... امکان دست نیافتن به خواسته‌هامان را همیشه چونان سایه‌ای، پشت سر خویش داریم... محرومیت ما را به تصور و خیال وا می‌دارد و ما بیشتر از آن که در مورد تجربیاتی که داشته‌ایم بدانیم از تجربیات نداشته‌ی خود می‌دانیم... دانای کل بودن، دشمن و تباه‌کننده‌ی رضایتمندی است ...
انقلابی‌گری‌ای که بر من پدیدار شد، حاوی صورت‌های متفاوتی از تجربه گسیختگی و گسست از وضعیت موجود بود. به تناسب طیف‌های مختلف انقلابیون این گسیختگی و گسست، شدت و معانی متفاوتی پیدا می‌کرد... این طیف از انقلابیون دیروز بدل به سامان‌دهندگان و حامیان نظم مستقر می‌شوند... بخش زیادی از مردان به‌ویژه طیف‌های چپ، جنس زنانه‌تری از انقلابی‌گری را در پیش گرفتند و برعکس... انقلابی‌گری به‌واقع هیچ نخواستن است ...
جهل به ماهیت درد باعث انواع نظریه‌پردازی‌ها و حتی گمانه‌زنی‌ها شده... دوگانه‌انگاری باعث شده آثار مربوط به درد غالباً یا صرفاً به جنبه‌ی فیزیکی بدن بپردازند یا فقط به بعد ذهنی-روانی... درد حتی سویه‌های فرهنگی هم دارد و فرهنگ‌های مختلف در تجربه‌ی درد و شدت و ضعف آن تأثیرگذارند... انسان فقط با درد خودش سروکار ندارد. او با درد دیگران هم مواجه می‌شود... سازوکار درمان نیز به همان اندازه اهمیت دارد؛ یعنی بررسی این مسئله که چگونه سازوکار درد متوقف می‌شود ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...