• 14 تیر 1385

    آیین-نقد-کتاب-بهاءالدین-خرمشاهی

    غزالی کتاب تهافت‌الفلاسفه‌اش را در رد و انتقاد فلسفه نوشت، و ابن رشد اندلسی، کتابی مفصل‌تر به نام تهافت‌التهافت در نقد کتاب غزالی نگاشت... سید مرتضی، کتابی به نام الشافی فی الامامة، در رد و نقد جلد20 از کتاب المغنی نوشت... انتقاد از کتاب، از اوایل قرن چهاردهم شمسی در مطبوعات فارسی ظاهر گردیده است... منتقد را به پزشک تشبیه کردیم... هرقدر در عظمت یک کتاب مبالغه کنید؛ همین‌که یک نکته کوچک بر آن گرفتید، نویسنده بزرگوار می‌رنجد و در خیابان روی از شما برمی‌تابد و شما را حسود و بدجنس ...

Loading
روایت شیرین واردشدن یک زوج تازه عروسی‌کرده برای مهمانی، به منزل خاله‌شان است... قرار می‌شود چون دیروقت شب است، یکی از مرغ‌ها یا خروس‌های مش‌مریم را قرض بگیرند و سر ببرند... مرغ و خروس‌ها به جانش بسته‌اند... ساده‌نگاری اما نه ساده‌نگری... هنرنمایی نمی‌کند، رئالیسمش جادویی نیست، اما جادو می‌کند... کاری که حافظ با فخامت و احتشام بیان انجام می‌دهد، سعدی خونسردانه با زبان و بیان ساده‌اش به ثمر می‌رساند... ...
رودک معرفی کوتاه کتاب‌های روز، رودارود معرفی و بازخوانی طولانی‌تر کتاب‌های مطرح، رودسنگ معرفی طولانی کتاب‌های دیروز، دورود! نگاهی مفصل به کتابی پروفروش یا کم‌فروش سال‌های اخیر، رودبار بازخوانی کارنامه قلمی متن‌آفرین، رودخانه معرفی کتاب‌هایی که هر ایرانی باید بخواند، رودخوان اندر عوالم کتاب خواندن و آیین و آداب آن و گروه‌ها و حلقه‌های کتابخوانی و رودنامه در پایان مجله است که می‌توان این بخش آخر را نوعی فهرست و نمایه به شمار آورد. ...
در زمانه‌ای که فراغت دیریاب و دشواریاب است و کتاب اعم از قدیم و جدید از کلاسیک تا مدرن، اینهمه فراوان است و از سر و کول ما بالا می‌رود، چرا باید به زور کتاب خواند؟... مهم این است که هرچه بهتر کتاب خوانده شود، و کتابهای هرچه بهتر، نه هرچه بیشتر... اگر ناگزیر از پر خوانی باشیم، لامحاله ناگزیر از تندخوانی هم هستیم. وگرنه پرخوان کندخوان قرینه کوسه ریش پهن است ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...