ابنخلدون کشاورزی، معماری، تولید کتاب و پزشکی را در میان حرفههای تمدن شهری جای میدهد... عقل در معرفتشناسی کلام معتزلی نقش اول را ایفا میکند... نهضت ترجمه به دستور منصور با تشکیل هیاتی از پزشکان به منظور برگردان متون پزشکی به زبان عربی آغاز شد... عصر ابنسینا نقطه اوج بومیسازی علوم کهن در تمدن اسلامی است... ابنرشد در کتاب تهافتالتهافه خط بطلان بر همه دیدگاههای غزالی درباره «علوم فلسفی» کشید
...
بیمارستانهای ایران در زمان صفویه و قاجاریه، که سرشار از اطلاعات مستند درباره مکانهای درمان و بیمارستانهای سرتاسر شهرهای ایران است... اطلاعات دست اولی درباره ورود مرض مُهلک «آنفلوانزای 1918» و شیوع آن از شمال، غرب و جنوب ایران... ایرانیان خود را خودکفا میدانستند و مغرور... سهم نخستینِ پزشکان انگلیسی و آمریکایی بسیار بیشتر از فرانسویها بود... استفاده از پزشکان زن ایرانی
...
بررسی پنج پاندمی که تا زمان طاعون یا مرگ سیاه در قرن چهاردهم رخ میدهد... آثار اجتماعی و سیاسی طاعونها در تغییر حکومت رم، در سقوط سلسله ساسانی و در جایگزینشدن عباسیها به جای امویها... نهضت ترجمه به نوعی تحت تأثیر این اپیدمیها قرار داشت... بیثباتی اقتصادی در این زمینه اولین بحث و چالش است... در غرب به ظهور اندیشههای منتهی به رنسانس کمک میکند اما در شرق نوعی دنیاگریزی شکل میگیرد... بهداشت و خدمات پزشکی یکی از خواستههای مشروطهطلبان بود
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه میکنند تا در فرآیند طلاق، همهچیز، حتی خانه و ارثیه خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک میکند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه سقوط به دست این نوکیسههای سطحی، بیریشه و بیاخلاق است، تصمیم میگیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود میگوید: «تکشاخهای خالخالی پرواز کرده بودند.»
...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه بهمنزله یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هالهای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایتهای نازیسم عذرخواهی نکرد. او سالها بعد، عضویتش در نازیسم را نه بهدلیل جنایتها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگترین اشتباه» خود خواند
...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشههای آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشهای پوسیده است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوانهای مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته میشود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ میشود
...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیرههای روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی مینشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل میکند... سادهترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین میدهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغههای شخصیاش درباره عشق، خلوص و میل بودند
...
من از یک تجربه در داستاننویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بدهبستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، میتواند فضای به هم ریخته ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستاننویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت میکنیم مقصود تنها زبانی که با آن مینویسیم یا حرف میزنیم، نیست. مجموعهای است از رفتار، کردار، کنشها و واکنشها
...








