کتاب «تاریخ افغانستان» [A Brief History of Afghanistan] تالیف شایسته وهاب و بری یانگرمن [Barry Youngerman & Shaista Wahab] با ترجمه علی ولایتی عسکری با شمارگان 100 نسخه و قیمت 160هزار تومان از سوی انتشارات استاد چاپ و راهی بازار نشر شده است.

تاریخ افغانستان» [A Brief History of Afghanistan]  شایسته وهاب و بری یانگرمن [Barry Youngerman & Shaista Wahab]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا)، این کتاب شامل 9 فصل «سرزمین و مردم»، تاریخ اولیه (پیش از تاریخ-651)، از ظهور اسلام تا دولت افغانستان (651-1747)، تولد افغانستان مدرن (1747-1901)، سلطنت قرن بیستم (1901-1973)، یک کودتا و یک انقلاب (1973-1978)، افغانستان شوروی (1979-1989)، افغانستان در شورش (1978-1992) و حکومت مجاهدین (1992-1996) است.

در مقدمه این کتاب با عنوان «چالش افغانستان» آمده است: «در اواخر قرن بیستم، جهان بر روی یک استاندارد ساده برای قضاوت در مورد اینکه آیا یک واحد سرزمینی یک کشور است، توافق کرد. عضویت کامل در سازمان ملل افغانستان به راحتی از آن نوار عبور می‌کند. تقریبا یکی از اعضای منشور است، که در سال 1946، یک سال اندک پس از تشکیل سازمان جهانی، به عضویت آن درآمد. با این استاندارد، از آن زمان تاکنون، علی‌رغم دوره‌های کنترل خارجی، مستقل باقی مانده است. سوال دشوارتر این است که آیا سرزمین‌های محصورشده توسط مرزهای افغانستان اکنون یک کشور قابل دوام و یکپارچه را تشکیل می‌دهند یا به زودی می‌توانند به آن تبدیل شوند. از برخی جهات، کشور معنایی ندارد. افغانستان به هیچ وجه قومی یا زبانی یکپارچه نیست، مانند ایتالیا یا ژاپن. بسیاری از ده‌ها گروه قومی آن دارای تاریخ طولانی درگیری و دشمنی با یکدیگر هستند. در واقع، بسیاری از آنها در گذشته نزدیک با هموطنان افغان خود در سراسر کشور یا آن طرف خیابان در شهرهای بزرگ.

افغانستان نیز مانند استرالیا یا یونان دارای مرزهای طبیعی جغرافیایی نیست و هیچ ویژگی متحدکننده آشکاری مانند نیل مصر ندارد. امتداد نسبتا کوتاهی از مرز توسط رودخانه‌ها تعریف می‌شود- آمودریا در شمال، هاری رود در شمال غربی و هیرمند بسیار متغیر در جنوب غربی- اما هیچ دریا یا رشته‌کوهی مرزهای طبیعی ایجاد نمی‌کند. در واقع، کوه‌های بلند هندوکش، امتداد هیمالیا، که مرزهای شمالی طبیعی را برای پاکستان و هند فراهم می‌کند، افغانستان را به دو قسمت تقسیم کرد. مناطق پست در هر دو طرف به مناطق توپوگرافی مشابه در سراسر مرزهای شمالی، غربی و جنوبی پیوسته است و از زمان‌های بسیار قدیم از تهاجم و مهاجرت به هر طرف استقبال کرده است. شاید آنچه بیشتر افغان‌ها را متحد می‌کند چیزهایی باشد که نیستند. اگرچه بیشتر مردم به زبان‌هایی صحبت می‌کنند که با فارسی، زبان رسمی همسایه غربی‌شان ایران مرتبط است، اما با هم تفاوت دارند. از بیشتر ایرانیان در ادامه پیوستگی خود (به غیر از اقلیت هزاره) به جریان سنی اسلام که ایران در قرن شانزدهم به نفع فرقه یا گرایش شیعه آن را رها کرد.»

کتاب «تاریخ افغانستان» تالیف شاهیستا وهاب و بری یانگرمن با ترجمه علی ولایتی عسکری با شمارگان 100 نسخه و قیمت 160هزار تومان از سوی انتشارات استاد چاپ و راهی بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...