• 22 اسفند 1384

    جان-اشتاین-بک

    دانشگاه استنفورد Stanford در رشته زیست ­شناسی را بی­ آنکه به دریافت مدرکی نایل آید، ترک کرد و مدتی نیز خبرنگاری مطبوعات را برعهده گرفت که در آن توفیقی به دست نیاورد... به اروپا سفر کرد و از کشورهای اسکاندیناوی و روسیه دیدن کرد. ثمره این سفر یادداشت های روسیه A Russian Journal بود... او در 1943 درجنگ دوم جهانی با سمت خبرنگار جنگی از طرف روزنامه هرالد تریبون به انگلستان و از آنجا به جبهه جنگ در منطقه مدیترانه فرستاده شد. ...

Loading
همه می‌خواهند بشریت را تغییر دهند، اما هیچ‌کس به تغییر دادن خودش فکر نمی‌کند!... اسب‌ها خیلی خوشبختند، چون اگرچه آن‌ها هم مثل ما جنگ را تحمل می‌کنند، اما لااقل کسی از آن‌ها نمی‌خواهد ثبت‌نام کنند و یا وانمود کنند که به کارشان ایمان دارند. اسب‌های بیچاره، ولی آزاد! افسوس که شور و اشتیاق کثافت فقط برای ماست... بهترین کتابی ا‌ست که در دو هزار سال گذشته نوشته شده‌است! ...
هوش این مرد غول‌پیکر در حد یک بچه است؛ تنها علاقه‌اش به این است که چیزهای ابریشمین و لطیف، مثلاً پوست بدن موش‌ها، را نوازش کند. اما چنان زورمند است که غالباً موش‌ها را هنگام نوازش می‌کُشد... زنی آتشین‌مزاج و لوند است، و همچنین حسادت‌های شدید شوهرش... شعری از نهایتِ بدبختی و تنهایی انسان است، بدون پیرایه و شاخ و برگ و به شیوه‌ای کاملاً مستقیم... ...
به دلیل استقراض از بانک و عدم توانایی برای بازگرداندن بدهی‌ها زمینهای‌شان را از دست داده‌اند... انجمن کشاورزان متحد کالیفرنیا این داستان را به دروغ پردازی کمونیستی محکوم کرد... به همان تهمت هایی محکوم می شد که شخصیت های معترض در رمان با آن مواجه می شدند: تهمت سرخ بودن!... نسخه‌های زیادی از این رمان توسط مخالفانش سوزانده شد... در لیست آثار ممنوعه قرار گرفت... اف بی آی نویسنده‌ی رمان را تحت نظر گرفت... ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...