• 22 بهمن 1401

    مظاهری-و-بانک-مرکزی-در-لحظهای-از-تاریخ-پرویز-گیلانی

    روایت طهماسب مظاهری از یک سال حضورش در بانک مرکزی... قانون اول علم اقتصاد، محدودیت منابع است اما قانون اول سیاست این است که قانون اول علم اقتصاد را نادیده بگیرد... فضایی ایجاد شده بود که کارشناسان اقتصادی ترجیح می‌دادند کمتر حرف بزنند تا به کارشکنی در راه خدمت دولت به مردم متهم نشوند... مدیران شبکه بانکی وسوسه می‌شدند که سهمی از این «خوان یغما» برای خود بردارند... نقطه شروع دونرخی شدن ارز... سپردن ذخایر ارزی کشور به چین... 800 میلیارد دلار پولشویی... دور زدن تحریم‌ها یا غارت منابع ملی ...

  • 12 تیر 1401

    محسن-رنانی-نخبگان-ما-گفتوگو-بلد-نبودند

    50 روایت توسعه از 50 تلاشگر حوزه اندیشه برای فهم علل شکست ما... در طول گفت‌وگوها دریافتیم که گفت‌وگو خود توسعه است... گفت‌وگو، توسعه و کودکی تفکیک‌ناپذیرند... برخی حاضر به شنیدن نقد خویش نشدند چون دیگری را صاحب صلاحیت برای اندیشه‌ورزی و نقد خویش نمی‌دانستند... نخبگان مرزی دو سوی عرصه سیاست و جامعه باید پا به میدان گذارند و باهم و با حکومت و با جامعه گفت‌وگو کنند... وقتی دولت مستأصل شده، بهترین زمان برای گفت‌وگوست... زمان قهر و گوشه‌گیری و ناامیدی نیست باید برای منافع ملی یکپارچه شویم ...

  • 30 خرداد 1401

    پیرامون-بنیادگرایی-بازار-مهدی-صادقی

    مصدق در اینجا نمادی بیش نبود و آنچه توجه مرا جلب کرد هجوم بی محابای اینان (دکتر غنی نژاد و همکاران) به هر آنچه احساس کنند سر راهشان است... سرمایه داری نولیبرال به گواه گری بکر حتی روابط عاطفی را مشمول سود و زیاد می‌سازد و تأکید می‌کند که باید ذهنیتی آفریده شود که حتی در عاطفی‌ترین روابط به جز سود و زیان به چیز دیگری نیندیشد... حکومتی قتال و سرکوبگر پیش قدم اجرای این سیاست‌ها شد... این یک افسانه است که این سیاست‌ها در غرب درست اجرا شد ولی در جهان سوم درست اجرا نشد ...

  • 15 خرداد 1401

    نئولیبرالیسم-در-گفتوگو-با-مسعود-امیدی

    اگر در لیبرالیسم بیشتر بر آزادی و حقوق شهروندان در برابر حاکمیت‌های مطلقه تاکید می‌شد، نئولیبرالیسم بیشتر متمرکز بر آزادکردن سرمایه‌ها از قید محدودیت‌های قانونی در حوزه روابط کار، محیط‌زیست، مالیات و... است... گشودن دروازه‌های بازار داخل روی کالاهای وارداتی، صنعت‌زدایی و بیکاری ساختاری، افزایش فقر و فاصله طبقاتی... واگذاری دارایی‌های ملی به دست دوستان و اقوام و آشنایان تحت‌عنوان خصوصی‌سازی... شکل‌گیری یک گرایش الیگارشیک در ساختار قدرت و نئوفاشیسم... حذف خدمات اجتماعی دولت برای 99درصد مردم ...

  • 20 اردیبهشت 1401

    بنمایههای-توسعهیافتگی-و-توسعهنیافتگی-محمد-ستاریفر

    از منظر اجتماعی 4 نوع نظم را می‌توان بازشناخت: «نظم لرزان» یا بی‌ثباتی، «نظم پایه»، «نظم بالغ» و نهایتا «نظم فراگیر» که اینجا همان نقطه‌ای است که قدرت با توسعه‌یافتگی پیوند می‌خورد... در قانون اساسی کنونی، قدرت جایگاه تعریف‌شده‌ای ندارد... بخشی از کار امیرکبیر، رضاخان و بعد رضاشاه، پی‌ریزی سطوحی اولیه از حاکم‌کردن قانون بر جغرافیای هرج‌ومرج و بی‌ثباتی است... اقتصاددان خوب نیازمند فهم درست تاریخ، جامعه و فرهنگ است... هر اندازه محافل مدنی در ایران شکل بگیرد، این محافل می‌توانند پایه‌ای برای توسعه ...

  • 07 دی 1400

    سرمایه-نقد-اقتصاد-سیاسی-کارل-مارکس

    شامل سه کتاب است: بسط تولید سرمایه، فرایند گردش سرمایه و فرایند کلی تولید سرمایه‌داری... پول است که انسان‌ها و کار آنان را می‌خرد... هرچه بر شمار ماشین‌ها افزوده شود از شمار کارگران و از نسبت سرمایه‌ی در گردش (یعنی دستمزد) به سرمایه‌ی ثابت (ماشین‌ها، تأسیسات و غیره) کاسته می‌شود... هر از چندی، این دور گسسته می‌شود: مغازه‌ها پر و فروشگاه‌ها بسته، رکود و سرانجام ورشکستگی... سود باید میان همه‌ی گرگ‌های گله تقسیم شود... سرمایه‌دار به تاجر، واسطه، بانکدار و مالک تبدیل می‌شود... برده‌ی پول ...

Loading
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
تنها دانشگاهی که با ابتکاری جهانی در تعریف دانشگاه شروع کرد -و معمولا از آن حرف زده نمی‌شود- دانشگاه همدان است... بعد از انقلاب نیز روحانیون خود را رقیب دانشگاهیان می‌دیدند و بین این دو گروه رقابت بود که بالاخره دانشگاه شکست خورد... نماینده مجلس می‌گوید: صد تا استاد جدید به دانشگاه شریف بفرستید!... دانش ما مبتنی می‌شود بر نقل حرف دیگران: «خرد نقال»... دوره قاجار «دوران بهت» ماست؛ دوران صفویه هنوز بهت نبود، آنجا هنوز ازخودمتشکر بودیم ...
میزان امتیاز یک حکمران به میزان پیاده‌سازی 8 مورد است: نظم‌وثبات، امنیت، رفاه، عدالت، برابری، آزادی، برادری و صلح با دیگر نظام‌های سیاسی... برابری کار یک انسان نیست. برابری یک حالت یا رویداد در جامعه است... نابرابری ضبط و مهار سیاسی و اقتصادی ما فقرا را به دست ثروتمندان می‌سپرد... رجال سیاسی نسبت به همه گروه‌ها و افراد دغدغه برابر ندارند و دغدغه نابرابر باعث نابرابری می‌شود... دغدغه عادلانه بودن جامعه مهمترین دغدغه... وقتی جامعه‌ با خوشی، عدالت، برابری و آزادی نسبتی نداشت؛ حال ما بد می‌شود ...
سرمایه‌‏داری از آغاز خصلت جهانی داشت، زیرا به بازار جهانی و مواد خام و محصولات تولیدی نظام برده‌‏داری در حاشیه‌ اروپا و مزارع پنبه‌ ایالات‌متحده وابسته بود... چنین رشد پایینی بدون بازتوزیع مجدد ثروت احتمالاً موجب ناآرامی‏‌های اجتماعی یا تحمیل رژیم سیاسی مستبدتر می‌شود... تنها یک انقلاب سوسیالیستی بر اساس تجربیات شوروی و آموزه‌های مارکس، انگلس و لنین می‌تواند ما را از این مخمصه رهایی بخشد... ده‌‏ها هزار شرکت تحت کنترل مردم ...
نابرابری به فلسفه سیاسی ربط پیدا می‌کند و فلسفه سیاسی هم با نهادها سروکار دارد. به تعبیر دیگر، مخاطب اسکنلن نهادها هستند و در میان نهادها مهم‌ترین آن دولت است... نابرابری‌های مبتنی بر نظام‌ کاستی، نژاد، یا جنسیت و ایجاد تفاوت‌های تحقیرآمیز در منزلت ... اگر رسانه‌های عمومی دراختیار عده قلیلی باشد، به این عده میزان کنترل غیرقابل‌قبولی اعطا می‌کند... ثروتمندان بیشتر از دیگران می‌توانند مناصب سیاسی را به دست آورند و بیشتر می‌توانند روی صاحب‌منصبان تاثیر بگذارند ...
بر دو تحول مهم تأکید دارد... خیزش و افول پروژه نومحافظه‌کارانه‌ی قرن جدید آمریکایی؛ دوم، ظهور چین به عنوان پیشگام رنسانس اقتصادی شرق آسیا... پیش بینی کرد که بین غرب و شرق یا به عبارت دیگر بین غرب و سرزمین‌های تحت تصرفش توازن قدرت به وجود می‌آید، به قسمی که نابرابری را اندکی عقب براند... موفقیت اصلاحات چین به دلیل اتخاذ سیاست شوک درمانی نیست، بلکه این کشور ثبات اجتماعی را در اولویت قرار داد و دو هدف ایجاد شغل و بازساخت اقتصادی را توأمان دنبال کرد ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...