یک ضرب المثل چینی میگوید: اگر میخواهی ثروتمند شوی، ابتدا راه بساز... سرمایه گذاری به ارزش یک تریلیون دلار در حوزه زیرساخت، انرژی و ارتباطات... چین برای تمام کشورهایی که در مسیر او به انتهای اروپا قرار دارند، برنامه دارد. او مثل بزن بهادرهای کمعقل فقط یک راه حل ندارد. به هر دولتی، مجموعهای از پیشنهادهای اغواکننده با ظاهری بُرد-بُرد ارائه میدهد... قدرت بر مثلث «زور- پول- گفتمان» استوار است و چین هنوز در دو رکن، فاقد توان ایجاد چالش اساسی برای آمریکاست
...
خواندن کتاب: 2 دلار؛ عبور از خط ویژه: 8 دلار؛ ایستادن در صف: ساعتی ۲۰ دلار؛ تلفن همراه پزشک: ۱۵۰۰ دلار؛ اجاره پیشانی برای تبلیغات بازرگانی: ۷۷۷ دلار... بزرگترین مشکل بهداشت جهانی، نه مالاریا، نه آلودگیهای انگلی، بلکه زودانزالی ست!... در آمریکا و بریتانیا تعداد محافظان خصوصی از دو برابر ماموران پلیس بیشتر شده... مهلکترین تحول سه دههی گذشته؛ زیاد شدن طمع نبود، گسترش بازارها و سرایت ارزشهای بازاری به حوزههایی از زندگی ست که سنخیتی با بازار ندارد
...
ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهمترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانشآموزان را جدا میکردند و مدارس را رتبهبندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف میشدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزشها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه بهمثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین
...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزهای غریزی در انسانها نیست، بلکه صرفاً پدیدهای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز میشود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنشها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرالها و فاشیستها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند!
...
تنها دانشگاهی که با ابتکاری جهانی در تعریف دانشگاه شروع کرد -و معمولا از آن حرف زده نمیشود- دانشگاه همدان است... بعد از انقلاب نیز روحانیون خود را رقیب دانشگاهیان میدیدند و بین این دو گروه رقابت بود که بالاخره دانشگاه شکست خورد... نماینده مجلس میگوید: صد تا استاد جدید به دانشگاه شریف بفرستید!... دانش ما مبتنی میشود بر نقل حرف دیگران: «خرد نقال»... دوره قاجار «دوران بهت» ماست؛ دوران صفویه هنوز بهت نبود، آنجا هنوز ازخودمتشکر بودیم
...
میزان امتیاز یک حکمران به میزان پیادهسازی 8 مورد است: نظموثبات، امنیت، رفاه، عدالت، برابری، آزادی، برادری و صلح با دیگر نظامهای سیاسی... برابری کار یک انسان نیست. برابری یک حالت یا رویداد در جامعه است... نابرابری ضبط و مهار سیاسی و اقتصادی ما فقرا را به دست ثروتمندان میسپرد... رجال سیاسی نسبت به همه گروهها و افراد دغدغه برابر ندارند و دغدغه نابرابر باعث نابرابری میشود... دغدغه عادلانه بودن جامعه مهمترین دغدغه... وقتی جامعه با خوشی، عدالت، برابری و آزادی نسبتی نداشت؛ حال ما بد میشود
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژیهای سیاسی چون مارکسیسم نیز میکوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریهپردازان مارکسیست به ما نمیگویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، میپذیرند که نظریهشان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز میکند، ابطالپذیری علم و ابطالناپذیری غیرعلم است... جامعهای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، بهمعنای دقیق کلمه، نمیتواند سیاسی و آزاد قلمداد شود
...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بودهاند و رفتهاند جاهای خوب دنیا مسکن کردهاند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، میخواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنهای، من برای خودم رو نینداختهام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید
...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایدههای شخصی و احساسات و غیرهاش زیرورو میکنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آنقدر بُردارها و جهتهای گونهگون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه میخواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه بهنظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد
...
میدانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روسها، امنیت نظام اهمیت درجهی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرزها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنجتر که به آسانی نمیتوان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه میبینند
...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشتهاند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم میشدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار میکردند
...