ابوتراب خسروی، نویسنده معاصر اعتقاد دارد؛ ادبیات بر عکس فلسفه که نسخ می‌پیچد نقش مکاشفه‌گری را در جامعه ایفا می‌کند، نسبت به رسیدن روزهای بدون ممیزی برای ادبیات ایران ابراز امیدواری کرد.

ابوتراب خسروی در دیدار مدیرعامل موسسه خانه کتاب، با بیان اینکه جان شیفته است که انسان را وادار به خلق ادبیات و شعر می‌کند، ادامه داد: امیدوارم شرایطی در کشور برقرار باشد که نویسندگان و مولفان بتوانند به‌دور از ممیزی کار کنند زیرا ادبیات زندگی ما را می‌سازد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی فرهنگ و ارشاد اسلامی، نویسنده اسفار کاتبان، با تاکید بر اینکه استعدادهای درخشانی در میان جوانان استان فارس در زمینه ادبیات حضور دارند، گفت: شیراز بستر ادبیات ایران است و استان‌های فارس و خراسان دو منطقه ادب‌خیز کشور به شمار می‌روند.

این داستان نویس معاصر با بیان اینکه بخش بزرگی از ادبای کشور از این مناطق برخاسته‌اند، گفت: البته ایران یک تن واحد است و ما همه ساکنان این سرزمین هستیم.

نویسنده هاویه در ادامه به سال‌ها دوستی با شاپور بنیاد، شاعر فقید شیرازی اشاره کرد و به بیان خاطراتی از دوران با هم بودن‌شان پرداخت و در ادامه گفت: طنز شفاهی که شاپور بنیاد داشت، بی‌نظیر بود و روحیه و سعه صدر او موجب می‌شد کدورتی از کسی به دل نگیرد.

ابوتراب خسروی با اشاره به نقاشی‌هایی که در منزلش روی دیوار و پایه قرار داشت، گفت: کم و بیش نقاشی می‌کنم زیرا رنگ آدمی را تخلیه می‌کند، البته نقاش نیستم و خودم را نقاش نمی‌دانم بلکه بیشتر نویسنده‌ای هستم که نقاشی از روی تفنن می‌کند.

وی در فراز دیگری از این دیدار که صابر سهرابی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس و علی نویدگویی، مدیر انتشارات نوید شیراز هم در آن حضور داشتند، زمانه کنونی را نیازمند مفاهمه جمعی دانست و در پاسخ به این پرسش مدیرعامل خانه کتاب که مفاهمه جمعی چه ملزوماتی دارد؟، گفت: فرهنگ، اجتماع، هنر و سیاست مانند ظروف مرتبطه هستند.

نویسنده کتاب «آواز پر جبرئیل» با بیان اینکه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هم اهالی فرهنگ و ادب و هنر به اسلام می‌اندیشیدند، افزود: باور داشتیم هرکسی باید بتواند حرفش را به‌راحتی بزند.

وی گفت: جوانانی که تازه وارد وادی ادبیات شده‌اند، با کوچکترین محدودیتی دچار سرخوردگی می‌شوند، بنابراین باید در ممیزی‌ها متوجه این موضوع بود.

این نویسنده شیرازی تصریح کرد: هیچکس دلش نمی‌خواهد کشور دچار آشوب باشد زیرا همه آرزوی آسایش و آرامش دارند؛ اکثر رفتارهای سیاسی و فرهنگی، اضافی است که می‌شود با تفاهم آن را حل کرد.

خسروی با بیان اینکه تغییرات را نمی‌شود با سیاست‌های گذشته کنترل کرد، گفت: مردم ایران بسیار شریف هستند بنابراین می‌شود با حُسن نیت کدورت‌ها را برطرف ساخت.

وی پیرامون آثار جدیدی که در دست نوشتن دارد هم گفت: از آنجا که نمی‌توانم بدون نوشتن و اندیشیدن زندگی کنم، همواره به ادبیات می‌پردازم؛ این روزها در حال نوشتن یک مجموعه و یک رمان هستم که سال‌ها روی آن کار کردم و چندین نوبت بازنویسی شده است.

خسروی از آماده‌سازی یک مجموعه مقالات هم پیرامون ادبیات خبر داد و افزود: یک مجموعه داستان کوتاه نیز دارم که نیاز است روی آن کار شود.

این نویسنده معاصر، افزایش تعداد نویسندگان زن را موجب تنوع صداهای جامعه برشمرد و گفت: من فکر می‌کنم این کمیت در نهایت منتهی به کیفیت ادبیات می‌شود.

خسروی جریان ادبی را پیش نیاز برقراری دموکراسی دانست و گفت: داستان و رمان در کشور ما یک پدیده نو است که حاصل تلاش نویسندگان متمدنی به شمار می‌رود که در دوره مشروطه آن را آغاز کردند.

وی تنوع صداها را در ادبیات ایران سازنده دوره خاصی دانست و افزود: صد در صد امیدوار به این دوره هستم.

خسروی با بیان اینکه شرایط سیاسی اجتماعی بخشی از ذات زندگی است، تصریح کرد: ادبیات تولید سوال می‌کند و همیشه یک پرسش بزرگ در مقابل هستی قرار می‌دهد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...