احمد بیگدلی هر دو هفته یک‌بار به روستای آبا و اجدادی‌اش، «یاسه‌چای» می‌رود و برای مردم آن روستا از نویسندگی می‌گوید.

به گزارش فارس، احمد بیگدلی، داستان‌نویس، مدتی است که هر دو هفته یک‌بار برای تدریس نویسندگی به روستای 2 ‌هزار نفری آبا و اجدادی‌اش، «یاسه‌چای» که در استان چهارمحال و بختیاری واقع شده، می‌رود.

بیگدلی می‌گوید: گمان نکنم در این روستا بیشتر از 500 خانوار زندگی کنند. اکثر جوانان این روستا در دانشگاه‌های شهرکرد دانشجو هستند و از استعداد سرشاری هم برخوردارند. این کلاس‌ها علاوه بر آموزش داستان‌نویسی؛ پروژه‌نویسی، مقاله‌نویسی، فیلم‌نامه‌‌نویسی هم تدریس می‌شود. در بعضی از جلسات هم با نمایش فیلم ‌می‌گذرد و پس از آن به نقد و بررسی فیلم می‌پردازیم.
بیگدلی می‌گوید که در این جلسات حتی افراد مسن روستا هم شرکت می‌کنند و با اشتیاق در کلاس‌ها حضور به هم می‌رسانند. در این روستا نشریه‌ای با نام «پیام اندیشه» با شمارگان 50 نسخه منتشر می‌شود.

خالق رمان «اندکی سایه» با اشاره به مجانی بودن این کلاس‌ها می‌گوید: با این‌که این کلاس‌ها رایگان است، اما اهالی خوب این روستا نمی‌گذارند که من دست خالی برگردم. آن‌ها به عنوان اُجرت به من ماست و پنیر و تخم‌مرغ می‌دهند. من خیلی از حضور در این روستا لذت می‌برم.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...