به مناسبت برگزاری نهمین دوره‌ی جشنواره ادبی شهید غنی‌پور / گزیده گفتگو


کتاب انتخاب نکردن نوعی بی‌احترامی به حوزه ادبیات است چون ادبیات، ریاضیات نیست که با نمره دادن آن را بسنجند و بگویند به حد نصاب نرسید! بالاخره باید یک نفر و یک کتاب انتخاب شود.
امکان ندارد جایزه کتاب سال وجود نداشته باشد، هست ولی داوران پیدا نکرده‌اند و کوتاهی از جشنواره‌هاست. جشنواره باید کتاب انتخاب کند و اصلا معنایی ندارد که اعلام کنند، کتاب سال نداشتیم.

به نظرم برخی تنگ نظری‌ها و حسادت‌ها در این اتفاق غیرفرخنده تاثیرگذار است و بعلاوه اینکه عدم انتخاب کتاب سال به ضعف تشکیلات و عدم واقع بینی تشکیلات نسبت به امور ادبیات نیز بر می‌گردد.

گاهی در یک دهه سه یا چهار کتاب معرفی شده که این یعنی اصولا وقتی به ادبیات می‌رسیم به یک سکوت مرگبار می‌رسیم. البته در طول سالهای گذشته گاهی هم کتاب انتخاب می‌شده اما مسئولان معرفی نمی‌کردند و بیشتر این تلخی‌های کتاب سال به دوران اصلاحات بر می‌گردد. اینکه اسم داورها و شیوه داوری‌ها را معرفی و تبیین نمی‌کنند هم از مشکلات است که به نوعی به این رفتارهای غیرحرفه‌ای دامن می‌زند. به طور قاطع می‌گویم که هر جشنواره باید برنده داشته باشد.

نمی‌شود بی تفاوت از کنار کتاب سال عبور کرد، فرض کنید یک مسابقه‌ی دوی مارتون برگزار می‌شود و یک عده‌ای در حال دویدن هستند؛ بالاخره از این بین یک نفر به خط پابان می‌رسد و ناگزیر باید این یک نفر را برنده اعلام کرد. حالا شاید سطح مسابقه پایین بود؛ ولی این ربطی به داوری ندارد. نمی‌شود که گفت کسی برنده نشد!

در بحث کتاب سال هم باید آثار را از وجوه مختلف بررسی کنیم و بر سر چند کتاب به توافق برسیم. جشنواره وظیفه‌اش معرفی به جامعه است و رسانه‌ها و ناشران و نویسندگان و مدیران در ضعف و قوت این انتخاب‌ها نقش دارند و این ها ربطی به داوری ندارد. می‌خواهم بگویم انتخاب نکردن کتاب، گناه بدتر از انتخاب کردن "کتاب ضعیف" است. چون انتخاب نکردن نوعی بی احترامی به ادبیات و تلاش‌های اصحاب فرهنگ در حوزه‌ی ادبیات در طول یکسال است.

«ادبیت» در درجه اول و «درون مایه» اثر و دست آخر هم سیاست‌های کلی جشنواره در هر انتخابی در جشن‌های کتاب سال باید موثر باشد، نباید سیاست‌های کلی یک جشنواره با این دو اصل انتخاب در تضاد باشد.

جشنواره یکی از عوامل پیش برنده ادبیات است، تقویت کننده است و نقش سازنده‌ای دارد. برای همین اگر جایزه ندهد وظیفه و رسالت خودش را انجام نداده است.

گاهی فکر می‌کنیم جشنواره بالاتر از مسیر ادبیات است و شان کتب رسیده به جشنواره، پایین؛ در حالی که این غلط است؛ جشنواره جزئی از ادبیات است که نقش مشوق و منتقد و شناسایی استعدادها را دارد. جشنواره خادم ادبیات است و نه فراتر از آن.

در برگزاری جشنواره‌ها، هیچ چیزی را نباید پنهان کنند، داورها باید مشخص و اعلام شوند، روند کار به رسانه‌ها و مردم گزارش داده شود و به وضوح همه چیز اعلام شود و انتخاب‌ها هم با موضع‌گیری‌های شجاعانه و بی ترس در معرض افکار عمومی قرار بگیرد.

***

درباره جشنواره کتاب سال شهید حبیب غنی پور هم ما معتقدیم جشنواره باید به دنبال کتاب‌ها برود و نه اینکه فراخوان بدهد. برای همین خودمان همه‌ی کتاب‌ها را خریداری می‌کنیم. بعد همه کتاب‌ها بر اساس رای هیئت‌های سه نفره که عنوان شد داوری می‌شوند. برای این دوره بیش از 300 عنوان کتاب به مرحله نهایی رسیده که  قرار است دهم اسفند ماه برگزیدگان را معرفی کنیم.

ما در برگزاری این جشنواره حمایت های وزارت ارشاد را داشته‌ایم و ما حتما در هر دو بخش کودک و نوجوان و بزرگسال، برگزیده و قابل تقدیر خواهیم داشت.

در انتخاب نهایی، اسم‌ها برای ما اهمیت زیادی ندارد کما اینکه نتایج جشنواره در سالهای قبل موید این نکته است که دو اصل «ادبیت و محتوا» برای داوری ما اهمیت داشته. در این جشنواره حاضر نیستیم کتاب ضعیفی انتخاب کنیم که فاقد این دو ملاک باشد.

کتاب سال شهید غنی پور ابتدا به ادبیات وفادار است و صف‌بندی‌های سیاسی و حوزه‌های نوشتاری، در امر انتخاب نقشی ندارد. در واقع جایزه شهید غنی پور، یک جشن ادبی سالم و متعهد است.

البته تعدد جشنواره ها در کشور بد نیست، اما نه اطلاع رسانی خوبی برای جشنواره ها می‌شود و نه ناشران و نویسندگان در جریان قرار می‌گیرند. برای همین گاه به نتایج اعتراضات زیادی می‌شود.

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...