پس از انتشار «خانواده‌ی نفرین‌شده‌ی کندی» مارک دوگن و «برای رمانی نو» نوشته‌ی آلن رب‌ گری‌یه، پرویز شهدی «ربه‌کا»ی دافنه دوموریه را ترجمه کرد.

به گزارش ایسنا، «خانواده‌ی نفرین‌شده‌ی کندی» اثر دوگن - نویسنده‌ی اهل ساحل عاج مقیم فرانسه - است که با ترجمه‌ی شهدی به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شده است.
به گفته‌ی مترجم، این اثر یک رمان تاریخی است که داستان زندگی کندی‌ها را از پدر و مادر تا بچه‌ها و سرنوشت شومی که در انتظارشان است، روایت می‌کند.
از سوی دیگر، «برای رمانی نو» سلسله‌ی مقاله‌های آلن رب گری‌یه درباره‌ی اصول رمان نو و چارچوب‌هایش، با ترجمه‌ی او از سوی انتشارات بافکر منتشر شده است. شهدی همچنین رمان «ربه‌کا» نوشته‌ی دافنه دوموریه را ترجمه کرده و برای انتشار به نشر صدای معاصر سپرده است.

این اثر سال 1938 منتشر شد و بسیاری آن را تأثیرگرفته از «جین ایر» می‌دانند. مشهورترین اقتباس این اثر، فیلم سینمایی «ربه‌کا» با شرکت لارنس اولیویر است که آلفرد هیچکاک آن را در سال 1940 میلادی ساخت و برنده‌ی جایزه‌ی اسکار هم شد.
شهدی این روزها در حال ترجمه‌ی یک کتاب مستند درباره‌ی نبرد استالینگراد در جنگ جهانی دوم به قلم آنتونی بیور است.

او همچنین «برادران کارمازوف» داستایوفسکی را ترجمه کرده و برای انتشار به نشر مجید سپرده است.

«در غرب خبری نیست» اریش ماریا رمارک، «ییلاق انگلیسی» و «اتاق افسران» مارک دوگن، کتاب‌های دیگر این مترجم هستند که به زودی منتشر می‌شوند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...