«خالد حسینی» نویسنده رمان‌های «بادبادک باز» و «هزار خورشید تابان» به عنوان سفیر حسن نیت سازمان ملل متحد در امور پناهندگان وارد افغانستان شد.

حسینی در اقامت 10 روزه خود در افغانستان قرار است به ولایات شمالی این کشور سفر کرده و وضعیت پناهندگان و بی خانمان‌های داخلی را از نزدیک بررسی کند.

این نخستین بار است که سازمان ملل متحد یک آمریکایی افغانی‌تبار را به عنوان سفیر حسن نیت به افغانستان می فرستد.  به گزارش مهر به نقل از بی بی سی، خالد حسینی در سفر خود با «حامد کرزی» رییس جمهور این کشور نیز دیدار و یک جلد از رمان تازه خود «هزاران خورشید تابان» را به کرزی اهدا کرد.

این نویسنده در کابل گفت: «اگر قرار است افغانستان به پیشرفت دست یابد، جامعه جهانی باید به تعهدات خود در قبال این کشور در دراز مدت عمل کند.»

خالد حسینی با نوشتن رمان‌های «بادبادک باز» و «هزار خورشید تابان» به یکی از مشهورترین نویسنده‌های آمریکا تبدیل شد. این دو رمان همچنان در بین پرفروش‌ترین کتاب‌ها در آمریکا قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............


 

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...