محمداعظم رهنورد زریاب، نویسنده و پژوهشگر افغان گفت: نویسندگانی مانند خالد حسینی و عتیق رحیمی نه تنها نویسنده کشور ما نیستند بلکه تعلقی هم به افغانستان ندارند.

رهنورد زریاب در گفتگو با مهر با انتقاد از برخی نویسندگان هموطنش که آثارشان را به زبان مادرشان (فارسی دری) نمی‌نویسند گفت: خالد حسینی نویسنده افغان نیست. او نویسنده‌ای آمریکایی است و آثارش هم بخشی از ادبیات انگلیسی به شمار می‌آید.

وی افزود: نویسنده‌ای را که به زبان مادریش ننویسد نمی‌توان متعلق به سرزمین زادگاهش دانست هر چند به او توجهاتی هم در جهان بشود چرا که این دسته از نویسندگان با زبانی که می‌نویسند دیگر تعلقی به سرزمینشان ندارند.

زریاب اضافه کرد: عتیق رحیمی هم از این دست نویسندگان است. او هم نویسنده افغانستان نیست و آثارش که اخیراً یکی از آنها هم جایزه گنکور را برد بخشی از ادبیات فرانسه است.

این نویسنده افغان در عین حال درباره ویژگیهای آثار این نویسندگان گفت: با این وجود ارزش کارهای ادبی نویسندگان تنها در زبان نگارش آنها نیست و من هم فعلاً درباره آثار این دو نویسنده افغان نظر خاصی ندارم.

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...