به مناسبت یکصد و دوازدهمین سالگرد تولد «لویی فردینان سلین»، مجله بخارا ویژه نامه‌‏ای را در بررسی و شناخت این نویسنده مهم قرن گذشته تدارک دیده است. در تنظیم، تدوین و ترجمه ویژه نامه «سلین»، مترجمان از زبان‌‏های فرانسوی‌‏، انگلیسی و آلمانی مقالاتی را ترجمه کرده‌اند و اولین مجموعه مستقل را درباره این نویسنده پیچیده و دشوارنویس فرانسوی هدیه کرده‌اند.

ویژه نامه بخاراه بخش‌‏های متعددی را به جنبه‌‏های گوناگون زندگی و آثار "سلین" اختصاص داده و سرمقاله این شماره به قلم «مهدی سحابی» با عنوان «ای کاش سلین ایرانی بود‌»، آغازگر این ویژه‌‏نامه است.
در این شماره، زندگی‌‏نامه تفصیلی "سیلن" با ترجمه "فرزانه قوجلو"، نقد رمان‌‏های "سلین" بخصوص رمان "سفر به انتهای شب"، " مرگ قطعی " و دیگر نوشته‌های "هانری گدار "، "برنارد استپل"،" فیلیپ جیان"، "روبر پوله"، "آندره دروال"، "پی یر"، "ادمون روبر"،"اریک مازه گی شبیل"، "ژان لوئی بوری" و "ایزابل بلوندیو" با ترجمه "رضا سید حسینی"،" مهوش قدیمی"، "جمشید ارجمند"، "مهشید نونهالی"، "خجسته کیهان‌‏"، "امید روحانی" ، "یلدا نیکتافر" ،" رویا رزاقی" و "زهره میرشریف" آمده است.

چهار گفت‌وگوی مفصل و خواندنی با «سلین» که یکی از آنها به تازگی در فرانسه منتشر شده و آن گفت‌وگوی «سلین» با رادیو سوئیس است.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...