به مناسبت یکصد و دوازدهمین سالگرد تولد «لویی فردینان سلین»، مجله بخارا ویژه نامه‌‏ای را در بررسی و شناخت این نویسنده مهم قرن گذشته تدارک دیده است. در تنظیم، تدوین و ترجمه ویژه نامه «سلین»، مترجمان از زبان‌‏های فرانسوی‌‏، انگلیسی و آلمانی مقالاتی را ترجمه کرده‌اند و اولین مجموعه مستقل را درباره این نویسنده پیچیده و دشوارنویس فرانسوی هدیه کرده‌اند.

ویژه نامه بخاراه بخش‌‏های متعددی را به جنبه‌‏های گوناگون زندگی و آثار "سلین" اختصاص داده و سرمقاله این شماره به قلم «مهدی سحابی» با عنوان «ای کاش سلین ایرانی بود‌»، آغازگر این ویژه‌‏نامه است.
در این شماره، زندگی‌‏نامه تفصیلی "سیلن" با ترجمه "فرزانه قوجلو"، نقد رمان‌‏های "سلین" بخصوص رمان "سفر به انتهای شب"، " مرگ قطعی " و دیگر نوشته‌های "هانری گدار "، "برنارد استپل"،" فیلیپ جیان"، "روبر پوله"، "آندره دروال"، "پی یر"، "ادمون روبر"،"اریک مازه گی شبیل"، "ژان لوئی بوری" و "ایزابل بلوندیو" با ترجمه "رضا سید حسینی"،" مهوش قدیمی"، "جمشید ارجمند"، "مهشید نونهالی"، "خجسته کیهان‌‏"، "امید روحانی" ، "یلدا نیکتافر" ،" رویا رزاقی" و "زهره میرشریف" آمده است.

چهار گفت‌وگوی مفصل و خواندنی با «سلین» که یکی از آنها به تازگی در فرانسه منتشر شده و آن گفت‌وگوی «سلین» با رادیو سوئیس است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...