مجموعه دو جلدی طنز «خنده، سر سطر» نوشته رؤیا صدر شامل گزیده‌ای از آثار نویسنده در نشریات رشد مدرسه فردا و رشد معلم است که در آن موانع و کاستی‌های استفاده کارآمد از فناوری نوین در مدارس دستمایه طنز قرارگرفته است.

خنده، سر سطر رؤیا صدر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در معرفی این مجموعه‌ها که در نشر مدرسه منتشر شده، آمده است: انتقاد از سیستم آموزشی و طرح مشکلات دانش‌آموزان، معلمان و اولیای مدارس، آن‌هم در نشریات وزارت جلیله آموزش‌وپرورش در وهله اول چندان عملی به نظر نمی‌رسد. بخصوص این‌که فارغ از محدودیت‌ها و چارچوب‌های کمابیش متصلب این وزارتخانه بخواهی این مشکلات را در قالب هنجار گریز طنز قرار دهی و با آن شوخی کنی. این کار نه‌چندان ساده در طی یک دهه به مدد رواداری مسئولان و همکاران وقت نشریات رشد انجام‌شده است و اکنون گزیده‌اش با عنوان «خنده سر سطر» در قالب کتاب پیش روی ماست.

«خنده، سر سطر» را رؤیا صدر نوشته و به‌تازگی از سوی نشر مدرسه منتشرشده است. این کتاب شامل گزیده‌ای از آثار نویسنده در نشریات رشد مدرسه فردا و رشد معلم است که در آن موانع و کاستی‌های استفاده کارآمد از فناوری نوین در مدارس دستمایه طنز قرارگرفته است. در آثار این مجموعه امکانات محدود و نابرابری‌های آموزشی، مشکلات والدین و دانش‌آموزان در برخورد با فناوری نوین، ناهماهنگی سطح دانش رسانه‌ای مربیان با نیازهای روز دانش‌آموزان و کاستی‌هایی که در سیاست‌گذاری‌های آموزش‌وپرورش برای رفع نقایص فوق وجود دارد، با زبان طنز نقد می‌شود.

در کنار آن، کتاب به مشکلات عام فضای آموزشی و مسائل و مشکلات روزمره زندگی معلمان نیز می‌پردازد، مشکلاتی که علیرغم گذشت زمان، همچنان پابرجا مانده تا به قول نویسنده در دیباچه، «قانون بقای پاره‌ای مشکلات» را در آموزش‌وپرورش رقم بزند! نویسنده در دیباچه، ملاک گزینش آثار کتاب را ماندگاری آن‌ها ازنظر موضوع، زبان و ساختار عنوان کرده‌است. با این حساب کتاب آثاری را شامل می‌شود که مشمول مرور زمان نمی‌شوند و ازنظر موضوع، زبان و ساختار، برای مخاطب دارای جذابیت‌ و تازگی هستند. در این میان به نظر می‌رسد برخلاف تصور برخی که غیر جدی بودن اثر طنز را مجوزی برای برخورد سهل‌انگارانه با مباحث تخصصی در این ژانر بشمار می‌آورند، نویسنده در این کتاب تلاش کرده که از سطحی‌نگری و عوام‌زدگی بپرهیزد و به موضوعات از زاویه‌ای تخصصی و متکی بر اطلاعات درست و مستند بنگرد و این امر بر دقت نقد در این آثار افزوده است.

رؤیا صدر به‌عنوان نویسنده‌ای فرم گرا در این آثار سعی کرده قالب‌هایی را انتخاب کند که نو و روزآمد باشند و با فناوری نوین پیوند داشته باشند. ازاین‌رو در کتاب با قالب‌های مختلفی روبرو هستیم که می‌تواند برای علاقه‌مندان، راهگشا و برای مخاطبان کارساز باشد و نشان دهد که چگونه می‌توان یک سوژه را هر بار از منظر جدیدی نگاه کرد، به کمک انتخاب قالب مناسب و زبان طنز، فراتر از محدودیت‌ها رفت و در قلمرو ممنوعیت‌ها قدم زد، روی خط قرمزها نشست و رنگی هم نشد و در سایه کهنه نشدن مشکلات، بتوان در موردشان به مدت ده سال طنز نوشت!

نمونه‌ای از مطالب کتاب:

ابودردای مالمیرآبادی گفت: هر چیز که بسیار شود ارزان گردد، مگر سابقه تدریس معلم که چون از حد بگذرد، بر ارج‌ و قربش افزایند و دورش بگردند و به او تقدیرنامه دهند و بر صدر بنشانندش در مراسم تودیع؛ تا بعد از مراسم بر نیمکت پارک تکیه زند و در کمال استغنا، سیر آفاق‌ و انفس کند.

از همو مروی است: همه‌چیز عوض شود جز ساختار آموزش‌وپرورش که در عداد میراث فرهنگی بشر است و از عصر پارینه‌سنگی تاکنون همین بوده که هست و لاجرم باید حفاظت شود سفت‌وسخت، تا از باد و باران و به‌روز شدن نیابد گزند...

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...