• 28 اسفند 1384

    رومن-گاری

    یازده ساله بود که پدرش در پی ازدواجی مجدد، او و مادرش نینا اوشینسکی را ترک گفت و از آن به بعد مادرش یکی از موثرترین افراد در زندگی‌اش شد... در مدرسه‌ی هوایی Avord در بین سیصد دانش‌آموز ممتاز شد، ولی به علت اصلیت خارجی‌اش، افسر نشد... در پی اشغال فرانسه توسط ارتش نازی در جنگ جهانی دوم، به دلیل این‌که پدرش یهودی بود به انگلیس گریخت... در 1956 سفیرکبیر فرانسه در لس‌آنجلس شد. ...

Loading
مادام رزا، روسپی سابق، یک بازمانده‌ی یهودی چاق و شجاع از ماجرای هولوکاست است که مهدکودکی مخفی برای بچه‌های حرامزاده در طبقه‌ی هفتم دارد... بزرگ‌ترین ترس او این است که مومو یا محمد را از او بگیرند... مومو مشتاق و آماده غواصی در دنیای واقعی است اما خانم رزا در تلاش برای فراری دادن خود و مومو از جهان واقعی... جنگ فقط در جبهه‌ها نیست... رزا به مخدر پناه می‌برد تا زشتی‌ها را فراموش کند و مومو، باید از او مراقبت کند تا دوباره به زندگی بازگردد ...
چهره افسانه‌ای جنبش کارگری تبدیل به یک شوخی شده و در فکر ساختن خانه فرهنگ است و کمونیسم برایش شیء هنری بی‌خطری شده است. حالا او موجود بی‌خطری است که مبارزات سابقش را توحش می‌داند و تنها به فکر آثار هنری انتزاعی‌اش است... او حالا لاک‌پشتی است که دیگر نمی‌تواند در راس تشکیلات وزارت دفاع آمریکا بماند و می‌خواهد که سرش را توی لاکش کند و تنها بماند! ...
سی سال اول زندگی او را شامل می‌شود... دوران کودکی در فقر، دایر شدن نمایشگاه مُد به دست مادرش نینا، توصیف عشقهای کودکی، کشف غریزه جنسی،‌ اولین مطالعات، جستجوی استعداد هنری، و سرانجام عزیمت به فرانسه... مادرش که در تمام طول مدت جنگ با او نامه‌نگاری کرده بود، سالها پیش مرده است. نینا، که تشخیص داده بود رومن بدون عشق او نمی‌تواند زندگی کند، از پیش نامه‌هایی نوشته بود و... ...
در حال بارگزاری ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...