ویوین لی در نقش اسکارلت... آرزوها، عشقها و هوسهایی که بر باد رفته... زمین داران «جنوبی»، سرمست از بادهی عصرانه و هیجان زده از غروری کاذب، رجز جنگ میخوانند: باید التماسمون کنند برای صلح!... هر جنوبی بیست نفر از شمالیها رو لت و پار میکنه!...توی حملهی اول کارشون رو میسازیم!... اشلی با اطمینان میگوید: بیشتر بدبختیهای دنیا به علت جنگ است. و زمانی که جنگ تمام میشود، هیچکس نمیداند علت آغازش چه بود؟!... در جنگهای داخلی آمریکا، «جنوب» شکست خورد.
...
با تمام توان میجنگد ولی نه مثل مردان آمریکایی بر سر بردهداری یا برای پیروزی جبهه خودی، بلکه او در این گیرودار فقط و فقط بر اساس رهنمود غریزهاش میجنگد، برای دو چیز، پول و عشق اشلی ویلکز... کتاب خواندنهایش را نمیتواند تحمل کند ولی دیوانهوار عاشق موهای طلایی و قامت بلند و چشمهای روشن اشلی است... مجموعهای است از صفات مورد پسند هر زن جوان و جاه طلبیهای نفسانی هر انسان
...
شرح حال اسکارلت اوهاراست که مادرش نجیبزادهای از ساحل جورجیا و پدرش دهقانزادهای ایرلندی است... بعد از سقوط آتلانتا، مجدداً به ملک خانوادگی بازمیگردد و با پشتکار و اراده خود آن را نجات میدهد... در بحبوحه اغتشاش و شورش ناشی از جنگ داخلی، به هرنوع سلاحی برای ثروتمند شدن متوسل میشود... رت باتلر یکی از سودجویان دوره محاصره؛ آدمی فاسد و رذل و بسیار جذاب که مجذوب اسکارلت است.
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
خود را با نسخه دیگری از رمان روبهرو خواهد دید... هر آنچه از راسکلنیکف، سونیا مارملادوف، سویدریگایلف، دونیا خواهر راسکلنیکف و حتی شخصیتهای فرعی مانند لوژین و رازومیخین شنیده بودیم، مانند نوک کوه یخی بوده که بخش اعظم آن هویدا نبود... همسر با وفای داستایفسکی پس از گذشت 30سال از مرگ نویسنده این یادداشتها را به دولت تسلیم میکند... یادداشتها درواقع مرحله جنینی و پرورش شخصیتها و روانشناسی آنهاست
...
آنچنان که فکر میکنیم در ادوار تاریخی اندیشه ایرانی یکدست نبوده است... سنت ایرانی هیچگاه خالی از اندیشه حکومت نبوده است... تمام متن در ذیل سپهر کیهانخدایی پر از تاثیر بخت و اقبال و گردش چرخ و ایام است... پادشاهی امری الهی است... باید زمان طی میشد تا انسان ایرانی خود به این باور برسد که سرنوشت به دست خویشتن است... اطراف محدود ما که میتواند نظام کل هرکسی باشد؛ بازتاب احوال و درک اوست
...
بازگوکردن روابط عاشقانه بینتیجهاش، اقدامش به خودکشی، دوستیها و پروژههای ادبی منقطعش، تحتالشعاعِ بخشهایی از پیشینه خانوادگی قرار میگیرد که مسیر مهاجرت از جمهوری دومینیکن به ایالات متحده آمریکا را معکوس میکند و روی زنان خانواده اسکار متمرکز میشود... مادرش زیبارویی تیرهپوست بود... عاشق جنایتکار بدنامی شد... ارواح شرور گهگاه در داستان بهکار گرفته میشوند تا بداقبالی خانواده اسکار را به تصویر بکشند
...
فهم و تحلیل وضعیت فرهنگ در جامعه مصرفی... مربوط به دوران اخیر است، یعنی زاده مدرنیته متأخر، دورانی که با عناوین دیگری مثل جامعه پساصنعتی، جامعه مصرفی و غیره نامگذاری شده است... در یک سو گرایشی هست که معتقد است باید حساب دین را از فرهنگ جدا کرد و برای احیای «فرهنگ اصیل ایرانی» حتی باید آن را هر گونه «دین خویی» پالود؛ در سوی مقابل، اعتقاد بر این است که فرهنگ صبغهای ارزشی و استعلایی دارد و هر خصلت یا ویژگی فرهنگیِ غیردینی را باید از دایره فرهنگ بیرون انداخت
...
وقتی میخواهم تسلیم شوم یا وقتی به تسلیمشدن فکر میکنم، به او فکر میکنم... یک جریان بهظاهر بیپایان از اقتباسها است، که شامل حداقل ۱۷۰ اجرای مستقیم و غیرمستقیم روی صحنه نمایش است، از عالی تا مضحک... باعث می شود که بپرسیم، آیا من هم یک هیولا هستم؟... اکنون میفهمم خدابودن چه احساسی دارد!... مکالمه درست درمورد فرانکنشتاین بر ارتباط عمیق بین خلاقیت علمی و مسئولیت ما در قبال خود و یکدیگر متمرکز خواهد شد
...