• 07 مهر 1395

    من-پیش-از-تو-در-گفتوگو-با-جوجو-مویز

    جذب تنش آن آدم‌هایی می‌شوم که با محیط پیرامون‌شان سازگاری ندارند... طرفدار پروپاقرص مکتب «همان رفتاری را انجام بده که دوست داری با تو بشود» هستم... هفت کتاب نوشتم که یک خنده ریز هم در بین کلماتش پیدا نمی‌شد... یکی از چیزهایی که در این داستان دوست دارم تعداد زن‌هایی است که عاشق «ویل» می‌شوند... متوجه می‌شدیم که این صحنه در کتاب، صحنه‌ای بی‌مصرف در فیلم است... دارم گریه می‌کنم و یک جورهایی هم می‌خندم. خیلی عصبانی‌ام ...

Loading
وقتی کتاب یک ناشر حرفه‌ای پرفروش می‌شد، تبدیل به سوژه‌ی این ناشران پخته‌خوار می‌شد... به سرعت به نام مترجمانی که وجود نداشتند! مجوز می‌گرفت، در تیراژ بالا چاپ می‌شد و توزیع... حتی به شاهکارهای ادبیات هم رحم نکرده‌اند و برخی رمان‌های بزرگ به شکل نصفه و تکه‌پاره از سوی این گروه چاپ شده... چنان قدرتمند شده است که بخش وسیعی از بازار دیجی‌کالا، کتابفروشی‌های مترو و شبکه‌های اجتماعی را در اختیار گرفته... عزمی برای مبارزه با این گروه از سوی ارشاد دیده نمی‌شود ...
در حال بارگزاری ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...