«باغ سنگ» که جدید‌ترین دفتر شعر سید علی موسوی گرما‌رودی است، به تازگی از سوی موسسه توسعه کتاب ایران (تکا) به چاپ دوم رسید. این دفتر دربرگیرنده اشعار گرمارودی در قالب‌های مختلف آزاد، نیمایی، قطعه، رباعی، چهارپاره، غزل و مثنوی است.

به گزارش ایبنا، «باغ سنگ»، جدید‌ترین کتاب سید علی موسوی گرما‌رودی است که به تازگی از سوی موسسه توسعه کتاب ایران (تکا) چاپ دوم خود را سپری کرد. در این مجموعه انواع قالب‌های شعری گرد هم آمده‌اند.


این مجموعه دربرگیرنده اشعار مختلف گرمارودی در قالب‌های آزاد، نیمایی‌، چکامه‌، ‌قطعه، غزل‌، مثنوی‌، رباعی و چهارپاره‌ و در مجموع شامل هشتاد و دو سروده این شاعر پیشکسوت است.

اشعار کتاب «باغ سنگ» گزیده آثار قبلی این شاعر است.


سیدعلی موسوی گرمارودی، متولد 1320 است.
وی از سال 1348 فعالیت‌های ادبی و هنری خویش را آغاز کرد و اشعار او همواره از مضامین دینی و مذهبی بهره می‌گرفت.
ترجمه‌ این شاعر از قرآن شریف و صحیفه سجادیه، از دیگر فعالیت‌های اوست.
«عبور»،‌ «در سایه‌سار نخل ولایت»، «سرود رگبار»، «در فصل خون»، «ناکجا آباد»، «دستچین» و «باران اخم» از جمله آثار گرمارودی هستند.
«باغ سنگ» سال گذشته(87) منتشر و در بیست‌ و ‌یکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رونمایی شد.

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...