پاریس و کسب و کار محقر جواهرفروشی خود را رها کرده و روزها را همه در دریا به ماهیگیری میگذراند... نزدیک به سی سال دارد، موطلایی و لاغراندام و عصبیمزاج و دلمشغول کارهای بزرگ و ناکامیهای بزرگتر... برادر کوچکتر را به سبب زندگی منظمش، همواره سرمشقی برای پیر بیانضباط پیشنهاد کردهاند... ثروت هنگفتی به ارث میبرد... دچار حسادت میشود... از این خبر یکه میخورد، اما اندکی بعد تأیید حقیقت را از زبان مادرش میشود
...
ماجرایی عشقی میان او و یکی از همسایگان، ویکنت ژولین دو لامار، آغاز میشود. این اشرافزاده که مدتی پیش پدرش مرده است، به روستا پناه برده است و تصمیم دارد به دارایی خویش که بر اثر ولخرجیهای پدرش لطمه دیده است، رونق ببخشد... مرد به دست شوهری حسود کشته میشود... پل که تازه وارد هجده سالگی شده است به انگلستان فرار میکند و به زور از مادرش پول میگیرد...
...
از پزشک پیر روستا دعوت به مداخله میشود تا آبروی زنی جوان را که عاشقش، هنگام شب، در خانه او مرده است نجات بخشد... من و شوهرم در تمام مدتی که پدر بیمار بود مجبور بودیم که روی زمین بخوابیم. حالا که تشریفات میت تمام شده است، ما به خود اجازه دادهایم که تختمان را دوباره صاحب شویم... زَنَک تا میتواند او را میدوشد، چون پزشکها و وکیلها از او حمایت میکنند... نقاش پیری از عیاشی جوانی خود تعریف میکند
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
خود را با نسخه دیگری از رمان روبهرو خواهد دید... هر آنچه از راسکلنیکف، سونیا مارملادوف، سویدریگایلف، دونیا خواهر راسکلنیکف و حتی شخصیتهای فرعی مانند لوژین و رازومیخین شنیده بودیم، مانند نوک کوه یخی بوده که بخش اعظم آن هویدا نبود... همسر با وفای داستایفسکی پس از گذشت 30سال از مرگ نویسنده این یادداشتها را به دولت تسلیم میکند... یادداشتها درواقع مرحله جنینی و پرورش شخصیتها و روانشناسی آنهاست
...
آنچنان که فکر میکنیم در ادوار تاریخی اندیشه ایرانی یکدست نبوده است... سنت ایرانی هیچگاه خالی از اندیشه حکومت نبوده است... تمام متن در ذیل سپهر کیهانخدایی پر از تاثیر بخت و اقبال و گردش چرخ و ایام است... پادشاهی امری الهی است... باید زمان طی میشد تا انسان ایرانی خود به این باور برسد که سرنوشت به دست خویشتن است... اطراف محدود ما که میتواند نظام کل هرکسی باشد؛ بازتاب احوال و درک اوست
...
بازگوکردن روابط عاشقانه بینتیجهاش، اقدامش به خودکشی، دوستیها و پروژههای ادبی منقطعش، تحتالشعاعِ بخشهایی از پیشینه خانوادگی قرار میگیرد که مسیر مهاجرت از جمهوری دومینیکن به ایالات متحده آمریکا را معکوس میکند و روی زنان خانواده اسکار متمرکز میشود... مادرش زیبارویی تیرهپوست بود... عاشق جنایتکار بدنامی شد... ارواح شرور گهگاه در داستان بهکار گرفته میشوند تا بداقبالی خانواده اسکار را به تصویر بکشند
...
فهم و تحلیل وضعیت فرهنگ در جامعه مصرفی... مربوط به دوران اخیر است، یعنی زاده مدرنیته متأخر، دورانی که با عناوین دیگری مثل جامعه پساصنعتی، جامعه مصرفی و غیره نامگذاری شده است... در یک سو گرایشی هست که معتقد است باید حساب دین را از فرهنگ جدا کرد و برای احیای «فرهنگ اصیل ایرانی» حتی باید آن را هر گونه «دین خویی» پالود؛ در سوی مقابل، اعتقاد بر این است که فرهنگ صبغهای ارزشی و استعلایی دارد و هر خصلت یا ویژگی فرهنگیِ غیردینی را باید از دایره فرهنگ بیرون انداخت
...
وقتی میخواهم تسلیم شوم یا وقتی به تسلیمشدن فکر میکنم، به او فکر میکنم... یک جریان بهظاهر بیپایان از اقتباسها است، که شامل حداقل ۱۷۰ اجرای مستقیم و غیرمستقیم روی صحنه نمایش است، از عالی تا مضحک... باعث می شود که بپرسیم، آیا من هم یک هیولا هستم؟... اکنون میفهمم خدابودن چه احساسی دارد!... مکالمه درست درمورد فرانکنشتاین بر ارتباط عمیق بین خلاقیت علمی و مسئولیت ما در قبال خود و یکدیگر متمرکز خواهد شد
...