«رومن رولان» نویسنده فرانسوی، برنده جایزه ادبی نوبل و خالق مجموعه 5 جلدی «جان شیفته» بیست و نهم ژانویه سال 1866 در شهر «کلامسی» فرانسه متولد شد.

به گزارش فارس، «ال.سن ژوست» نویسنده فرانسوی که با نام «رومن رولان» آثارش را امضا می‌کرد، از جمله نویسندگانی است که موفق به دریافت «لژیون دونور» بالاترین مدال افتخار فرانسه در سال 1910 شده است.

این نویسنده که جایزه ادبی نوبل ادبیات را در سال 1915 به خاطر رمان «جان شیفته» از آن خود  کرد؛ آثار متعددی را در حوزه‌های نمایشنامه، رمان، داستان کوتاه، تاریخ موسیقی و زندگینامه به رشته تحریر درآورده است.

«رومن رولان» روز بیست و نهم ژانویه سال 1866 در شهر «کلامسی» فرانسه متولد شد. او پس از گذراندن دوران مقدماتی تحصیل در چهارده سالگی با راهنمایی مادرش وارد هنرستان موسیقی شد و پس از اتمام این دوره به پاریس سفر کرد.

وی در دوران نوجوانی با افکار و دیدگاه‌های «باروخ اسپینوزا» و «لئو تولستوی» آشنا شد و تحت تأثیر آثار و مکتوبات این دو نویسنده و متفکر قرار گرفت.

وی در سال 1889 در رشته تاریخ وارد دانشگاه شد و پس از گذراندن این دوره در سال 1895 به رم رفت و در این شهر مدرک دکترای خود را در رشته هنر دریافت کرد.

«رولان» در این ایام به عنوان مدرس کرسی «تاریخ هنر» و «تاریخ موسیقی» در دانشگاه سوربن مشغول تدریس شد.

وی از سال 1912 به بعد نوشتن را به صورت حرفه‌ای دنبال کرد. او در این سال بود نگارش رمان ده جلدی «ژان کریستف» را آغاز کرد.

او برای نگارش این اثر قریب به هشت سال از عمرش را صرف کرد تا این اثر را به سرانجام برساند.
او در سال‌های پایانی عمرش سفرهایی به روسیه و سویس داشت و در این کشورها «
ماکسیم گورکی»، «استالین» و «مهاتما گاندی» را ملاقات کرد.

از این نویسنده فرانسوی آثار متعددی چون «جان شیفته»، «تئاتر انقلاب»، «تراژدی ایمان»، «زندگینامه بتهوون»، «زندگینامه گاندی»، «زندگینامه لئو تولستوی» و رمان‌های «کولا برونیون» ، «ژان کریستف» و «روح جادو شده» باقی مانده است.

«
رومن رولان» جوایز متعددی مثل مدال گوته، جایزه نوبل ادبیات، جایزه آکادمی فرانسه و نشان لژیون دونور فرانسه را در کارنامه ادبی خود دارد.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...