کتاب "تریستان و ایزوت" نوشته "ژوزف بدیه" پس از 30 سال از آخرین چاپش منتشر می‌شود. 
  
این کتاب که اخیرا منتشر شده است از جمله شاهکارهای کلاسیک جهان به‌شمار می‌رود که بر اساس افسانه "تریستان و ایزوت" توسط این نویسنده فرانسوی نوشته شده است و واگنر نیز اپرایی بر اساس این افسانه اپرایی نوشته است.

"تریستان و ایزوت" 52 سال پیش و در سال 1334 توسط "پرویز ناتل خانلری" به فارسی برگردانده شده است.

"پرویز ناتل خانلری" ، در سال 1292 خورشیدی در تهران متولد شد. تحصیلات متوسطه خود را در دارالفنون و تحصیلات عالیه را در دانشکده ادبیات تهران تا درجه دکترا به اتمام رسانید و پس از پایان خدمت وظیفه در دانشگاه تهران به تدریس پراخت.

او به واسطه نسبت فامیلی با "نیما یوشیج" حشر و نشر داشت و نخستین مقاله را در روزنامه "اقدام" به مدیر مسئولی عباس خلیلی نوشت. تصحیح یوسف و زلیخا، چهار مقاله، رستم و سهراب، سمک عیار، سفرنامه ناصرخسرو و دیوان حافظ به همراه تألیف وزن شعر فارسی، تحقیق انتقادی در عروض و قافیه فارسی، زبان‌شناسی و زبان فارسی، فرهنگ و اجتماع، شعر و هنر و تاریخ هنر از جمله اثار اوست.

به گزارش فارس، ترجمه‌های دختر سروان اثر "الکساندر پوشکین"، چند نامه به شاعری جوان از «راینر ماریا ریلکه»، شاهکارهای هنر ایران، اسباب حدوث‌الحروف و مخارج الحروف به همراه مجموعه شعر "ماه در مرداب" از دیگر آثار وی هستند.

دکتر خانلری در سال 1369 در 77 سالگی درگذشت.

هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...