شیرجه در اعماق اقیانوس آگاهی ناب | اعتماد


«ایده‌ها مثل ماهی‌اند. برای صید ماهی کوچک می‌توانی در سطح آب بمانی. ولی اگر می‌خواهی ماهی بزرگ بگیری باید به عمق بروی.» دیوید لینچ [David K Lynch]، کارگردان امریکایی و برنده جایزه نخل طلای کن، نیاز چندانی به معرفی ندارد. او در «صید ماهی بزرگ» [Catching the big fish : meditation, consciousness, and creativity] از تجربه مراقبه‌های سی‌وسه‌ساله‌اش می‌گوید که به او امکان داده برای یافتن ماهی‌های بزرگ شیرجه‌های عمیق‌تری بزند. لینچ روزی دو بار، صبح و بعدازظهر به‌ قول خودش در اقیانوس هوشیاری و آگاهی ناب شیرجه می‌زند.

 صید ماهی بزرگ» [Catching the big fish : meditation, consciousness, and creativity]  دیوید لینچ [David K Lynch]

او در این کتاب علاوه بر مراقبه، درباره تجارب سینمایی‌اش، دوربین دیجیتال، آینده سینما و فیلمسازی هم حرف می‌زند. سینماگری مثل او حتی وقتی از تجارب مراقبه‌اش می‌گوید، تقریبا محال است از سینما حرف نزند و اساسا جذابیت تاثیر مراقبه بر روند خلاقیت و فیلمسازی او است که مخاطب را به خواندن کتاب تشویق می‌کند. او آن‌قدر با خودش روراست است که راحت از دوره‌ای که ماری‌جوانا می‌کشیده، حرف می‌زند و می‌گوید که درنهایت ترجیح داده تجربه‌های عمیق‌ترش را در حالت طبیعی کسب کند: «فقط باید گوی هوشیاری‌ات بزرگ شود، همه‌ چیز را در بر بگیرد و بر همه‌ چیز احاطه پیدا کند و تجارب هم بدون عوارض جانبی مواد مخدر پیش بیاید.» لینچ ایده فیلم‌هایش را کم‌کم دریافت می‌کند. اول عاشق یک ایده یا قطعه کوچک می‌شود و بعد قطعات دیگر هم به نوبت از راه می‌رسند: «تمایل به یک ایده مثل طعمه زدن به نوک قلاب ماهیگیری است. موقع ماهیگیری باید صبور باشی، به قلابت طعمه بزنی و صبر کنی. میل، طعمه‌ای است که ماهی‌ها - ایده‌ها- را به سمت خود می‌کشد. وقتی ماهی دلخواهت را می‌گیری، حتی اگر کوچک باشد، آن ماهی، ماهی دیگری را به دنبال خود می‌کشد و به دام می‌اندازد. به‌زودی قطعه‌ها بیشتر و بیشتر می‌شوند و کل اثر پدیدار می‌شود.» همان‌طور که از اسم کتاب هم پیدا است، او عقیده دارد ماهی‌های بزرگ در اعماق شنا می‌کنند و اگر کسی بتواند تور ماهیگیری یا هوشیاری‌اش را وسیع‌تر کند، ماهی‌های بزرگ‌تری را شکار می‌کند. به عقیده او زندگی سرشار از انتزاع است و تنها از راه شهود می‌توان این انتزاع را فهمید. شهود هم با مراقبه و شیرجه رفتن در خود تقویت می‌شود. هدف شیرجه پیدا کردن یک راه‌حل خاص نیست. هدف، جان بخشیدن به آن اقیانوس هوشیاری است. به این ترتیب با تقویت شهود فرد، چاره‌ای برای مسائل پیدا می‌شود. لینچ بنیادی به اسم «بنیاد دیوید لینچ برای آموزش آگاهی محور و صلح جهانی» برای کمک به مدارس سراسر کشور و آموزش مراقبه به دانش‌آموزان تاسیس کرده و اعتقاد دارد اگر 10 هزار دانش‌آموز مراقبه‌گر بودند، کشور تغییر می‌کرد. زیرا این کار نور هوشیاری منفی‌گرایی را از فرد دور می‌کند و حاصل این کار، هماهنگی، انسجام و صلح واقعی است. این اتفاقی است که در مورد کل دنیا هم می‌تواند بیفتد.

در ابتدای بخش‌های مختلف کتاب، تکه‌هایی از اوپانیشادها آمده است، مثلا: «پیچیدن تمام آسمان‌ها در یک دستمال کوچک آسان‌تر است از رسیدن به شادی حقیقی بدون شناخت خود.» این خودشناسی چیزی که در روان‌شناسی مخصوصا روان‌شناسی تحلیلی به اسم self تعریف می‌شود. یا در یکی دیگر از آنها می‌خوانیم: «همچون آینه‌ای که زنگارش را زدوده‌اند و می‌درخشد/ آنان که خود را دیده‌اند، ذهن و جسم‌شان می‌درخشد/ آنان همیشه و تا ابد سرشار از شادی‌اند.» مفهوم این جمله بسیار شبیه این رباعی بابا افضل کاشانی است: «ای نسخه نامه الهی که تویی/ وی آینه جمال شاهی که تویی/ بیرون ز تو نیست، هر چه در عالم هست/ از خود بطلب هر آن‌چه خواهی که تویی.» این وحدت در همه‌چیز هست و لینچ هم عقیده دارد همه مذاهب هم در نهایت به اقیانوس واحدی می‌ریزند. «صید ماهی بزرگ» از آن کتاب‌هایی است که می‌تواند در مواقع خستگی موتور محرک شما را راه بیندازد، مخصوصا اگر خودتان اهل کارهای خلاقه باشید. با این تبصره ‌که مراقبه و خودشناسی می‌تواند برای هرکس شکل متفاوتی داشته باشد. نکته آخر اینکه فصل‌ها یا به ‌عبارت دیگر بخش‌های کتاب، کوتاه و جمع‌ و جورند و بعضی از آنها فقط یک پاراگراف هستند. اگر مدیر هنری کتاب به شروع هر بخش از صفحات فرد تاکید نمی‌کرد، صفحات سفید کمتری داشتیم و در نتیجه کتاب کم‌حجم‌تر و ارزان‌تر تمام می‌شد.

* لینچ، دیوید (1397)، صید ماهی بزرگ، علی‌اصغر قهرمانی‌نژاد، تهران: نشر بیدگل، چ 2.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...