رمان پلیسی «من قاتل نیستم»[What I've done] نوشته ملیند لی [Melinda Leigh] به‌عنوان چهارمین‌جلد مجموعه پلیسی «مورگان دین» با ترجمه نشاط رحمانی‌نژاد توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

من قاتل نیستم»[What I've done]  ملیند لی [Melinda Leigh]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب چهارمین عنوان مجموعه «مورگان دین» اثر ملیند لی نویسنده پرفروش مجله وال‌استریت است که پیش از آن، ترجمه سه جلد آن با عناوین «بگو متاسفی»‌، «آخرین وداع» و «استخوانها دروغ نمی‌گویند» با ترجمه همین‌مترجم توسط کتابسرای تندیس منتشر شده‌اند. این‌مجموعه از جمله آثار پرفروش سایت آمازون است.

شخصیت اصلی این‌داستان مردی به‌نام مورگان دین است که از جلد دوم، به‌عنوان یک‌وکیل شجاع همراه با همکارش لنس کروگر که یک کارآگاه خصوصی است، درگیر پرونده گم‌شدن مرموز یک زن می‌شود و جلد سوم هم با پیدا شدن شواهد شوکه‌کننده‌ای در نزدیکی خانه‌ دین و کروگر شروع می‌شود.

در چهارمین جلد این‌مجموعه، مورگان دین موکلی دارد که دستش به خون آلوده شده اما هیچ‌خاطره‌ای از قتلی که مرتکب شده ندارد. به این‌ترتیب در ابتدای داستان جلد چهارم، هیلی پائول غرق در خون در حالی که هیچ چیزی از شب پیش به یاد نمی‌آورد، از خواب بیدار می‌شود و وقتی توی حیاط پشتی مردی را می‌بیند که به قصد کشت چاقو خورده و مُرده، فقط یک فکر وحشتناک در سرش جولان می‌دهد: من چه کار کردم؟

در ادامه داستان، مورگان دین با پذیرفتن این پرونده به عنوان لطفی به دوستش لینکن شارپ، باید برای اثبات بی‌گناهی موکلش با حجم انبوهی از شواهد و مدارک پزشکی قانونی بجنگد. هیلی به هیچ وجه ممکن نیست بیشتر از این گناهکار به نظر برسد: اثر انگشت‌های خون‌آلودش روی دسته‌ آلت قتاله وجود دارد و عذری هم برای عدم حضورش در صحنه جرم ندارد. اما فکری که مورگان را رها نمی‌کند این است که عده‌ای تلاش کرده‌اند این‌زن را گناهکار جلوه دهند...

این‌کتاب با ۴۳۲ صفحه و قیمت ۷۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...