سه‌جلد ابتدایی «بچه‌اژدها» نوشته اریک سانوازن [Eric Sanvoisin] با ترجمه نیلوفر اکبری توسط انتشارات کتاب‌پارک برای کودکان منتشر و راهی بازار نشر شد.

بچه‌اژدها» نوشته اریک سانوازن [Eric Sanvoisin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، اریک سانوازن نویسنده این‌مجموعه متولد ۱۹۶۱ در فرانسه است و برای کودکان می‌نویسد.

داستان‌های این‌مجموعه برای گروه سنی (ب و ج) یعنی بچه‌های ۹ تا ۱۲ ساله نوشته شده و در سرزمین اورگاند جریان دارند که انسان‌ها و اژدهاها آن‌جا کنار هم با صلح و صفا زندگی می‌کردند؛ تا روزی که یک اژدهای متفاوت در آن‌سرزمین به دنیا آمد.

در اولین‌جلد مجموعه با نام «اولین شعله آتش» [lenfant dragon]، اِورائل و لنا دو دوست که در اورگاند زندگی می‌کردند، به مخاطب معرفی می‌شوند. وقتی قصه این‌دو شروع می‌شود، سرزمین اورگاند تبدیل به جایی شده که انسان‌ها و اژدهاها قرن‌هاست با هم می‌جنگند. لنا عضو یک گروه شکارچی اژدهاست اما اورائل خلاف او، عاشق این موجودات عجیب و غریب است.

در جلد دوم «کتاب بزرگ شب» [Le grand livre de la nuit]، اورائل از دهکده محل زندگی‌شان فرار می‌کند و به سمت خانه شگفتی‌ها یعنی بزرگ‌ترین کتابخانه سرزمین اورگاند حرکت می‌کند. لنا هم به عهد خود وفادار است و اورائل را مثل سایه تعقیب می‌کند اما نمی‌داند او دنبال چیست. بالاخره اورگاند سرزمین بزرگی است و در شهری که این‌دو بچه واردش شده‌اند و کسی را هم آن‌جا نمی‌شناسند، هر دیدار و اتفاقی می‌تواند خطرناک باشد.

در «پسر آب و آتش»[Le fils de l'eau et du feu]  یعنی کتاب سوم مجموعه «بچه‌اژدها» هم سفر دوتایی برای لنا و اورائل هر روز سخت‌تر می‌شود. چون به آتشفشان فورنز نزدیک شده‌اند و این‌نزدیک‌شدن باعث می‌شود خطرات بیشتری تهدیدشان کند؛ به‌ویژه که سر راهشان به دراکو پدر لنا که یک شکارچی اژدهاست می‌رسند و ...

جلد اول این‌مجموعه با ۶۴، جلد دوم با ۴۰ و جلد سوم با ۴۴ صفحه رنگی مصور منتشر شده‌اند. این‌سه‌کتاب با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...