شماره جدید ماهنامه «جهان کتاب» با مقاله‌ای مفصل درباره سرآغاز چاپ و حروف‌ریزی فارسی در اروپا منتشر شد و روی پیشخوان مطبوعات آمد.

 ۳۷۹-۳۸۰ ماهنامه فرهنگی جهان کتاب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، شماره ۳۷۹-۳۸۰ ماهنامه فرهنگی «جهان کتاب» ویژه آذر و دی ۹۹ به‌تازگی منتشر شده و روی پیشخوان مطبوعات آمده است.

این‌شماره جهان کتاب هم مانند خیلی از شماره‌های پیشین این‌مجله با مطلبی از پرویز دوائی آغاز می‌شود که با عنوان «سلام، یاسمن»‌ چاپ شده است. سپس داستان «نمایشنامه‌خوانی» نوشته الیزابت جالی با ترجمه پرتو شریعتمداری و نقد کتاب «شعری به فارسی برایم بخوان» به قلم احمد اخوت چاپ شده است.

بررسی کتاب‌های «جای پای سال‌ها»، «هفت‌اقلیم»، «آذربایجان و شاهنامه»، «جبّار، شکسپیر و سیاست»، «کشف دیگری همراه با لویناس»، «اسلام‌گرایی؛ سومین جنبش مقاومت رادیکال»، «تاریخ حیوانات»، مجموعه‌شعر «من هم یکی از شمایم»، «مصائب جی.اچ»، «پشت پرده کودتا: اوباش، فرصت‌طلبان، ارتشیان، جاسوسان» و «آقای دادستان»، مقالاتی هستند که در ادامه این‌مجله چاپ شده‌اند.

«ایران و مناقشه قراباغ»، «سرآغاز چاپ و حروف‌ریزی فارسی در اروپا»، «فهرست توصیفی کشف‌الابیات‌های شعر فارسی»، بررسی مجموعه‌شعر «سار صبور بر صنوبر آتش» سروده محمد بیابانی، «همه‌جا مراکش است» نوشته مارسل رَیش - رانیتسکی با ترجمه سعید رضوانی و «سبکی که به خواننده حس خشنودی می‌فروشد»‌ نوشته گلادیس مریوا و لاتیسیا فاورو با ترجمه یاسمن منو دیگر مقالاتی هستند که در این‌شماره جهان کتاب چاپ شده‌اند.

هزار و یک داستان، عنوان بخش بعدی این‌نشریه است که در آن، کتاب‌های جدید داستانی بازار نشر کشور معرفی می‌شوند. «آقارضا وصله‌کار»، «اسم تمام مردهای تهران علیرضاست»، «او»، «این‌زندگی برای چندماه اجازه داده می‌شود»، «شب؛ داستان‌های برگزیده دومین دوره جایزه ارغوان»، «هیاکل بعلبک» و «یادداشت‌های سردبیر هایتسک» کتاب‌هایی هستند که در این‌بخش از مجله مذکور به آن‌ها پرداخته شده است. در بخش بعدی هم که «معرفی کوتاه» است، تعدادی دیگری از کتب بازار نشر کشور، مورد معرفی قرار گرفته‌اند.

«تازه‌های بازار کتاب» و «درگذشتگان» هم دو بخش پایانی این‌شماره جهان کتاب هستند.

این‌مجله با ۹۲ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...