مجموعه‌داستان «مخلوقات غریب» نوشته حسین سناپور توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.

مخلوقات غریب حسین سناپور

به گزارش مهر، حسین سناپور متولد سال ۱۳۳۹ است و به نوشتن رمان، شعر و نقد ادبی اشتغال دارد. او پیش از این، کتاب‌های «آتش»، «سپیدتر از استخوان»، «دود»، «خاکستر»، «آغازکننده‌گان رمان مدرن ایران»، «با گارد باز»، «نیمه غایب»، «لب بر تیغ»، «ویران می‌آیی»، «تودرتویی شگردها»، «شمایل تاریک کاخ‌ها»، «ده جستار داستان نویسی»، «سمت تاریک کلمات»، «جادوی داستان»، «یک شیوه برای داستان نویسی» و مجموعه شعرهای «مهلکه»، «آداب خداحافظی» و «خانه این تابستان» را توسط نشر چشمه چاپ کرده است.

«مخلوقات غریب» آخرین کتابی است که از این داستان‌نویس چاپ می‌شود و ۱۰ داستان کوتاه را از او شامل می‌شود. عناوین این داستان‌ها به ترتیب عبارت‌اند از:

هورِ خشک، جایی که مُرده‌ها می‌خوابند، پرسه‌زن، این‌همه بالا، کتابِ زمان، مردی از فولاد، دوبه‌دو، کوک، دوم‌شخص قاتل، فوت.

در قسمتی از داستان «کتاب زمان» می‌خوانیم:

او باز هم توجهی به حرفم نکرد و من همان‌طور هنوز آن‌جا ایستاده بودم، انگار منتظر چیزی، که ناگهان یک تکه‌نور به صورتم خورد. بعد خودم را دیدم، در آینه‌ای قدی تکیه‌داده به دیوارِ پشتِ مردِ خمیده، کتاب‌هایی هم در پایین و کنارش. داشتم به خودم نگاه می‌کردم و یادم رفته بود که می‌خواسته‌ام از پستو سر دربیاورم. آدمی غریبه بودم ایستاده در میان چند دسته کتابِ تلنبارشده بر هم. نوری نقره‌ای پشت‌سرم بود و من چهره آدمی را داشتم که منتظر بود. شاید دارم اغراق می‌کنم، اما حالا فکر می‌کنم همان تصویر خودم در آینه بود که باعث شد فکر کنم دیگر واقعاً دارم خودم را می‌بینم، همان‌طور که واقعاً هستم، با تمام ظاهر و حتی شاید باطن. و این اشراف به خود را از همان وقت و از همان جا دارم و برای همین هم هست که دارم این چیزها را بازگو می‌کنم.
نمی‌دانم چه مدت همان‌جور مبهوت ایستاده بودم که دیدم کتاب‌فروش کنارم است. برگشتم عقب و آمدم از پستو بیرون. او هم دنبال آمد.
گفتم: «ببخشید. آن آینه توجهم را یک‌مرتبه جلب کرد.»
گفت: «اشکالی ندارد. توجه همه را جلب می‌کند. قدیمی است و متعلق به خانه قبلی عمویم. هر چیزش را که می‌توانست و قدیمی بود، آورد همین‌جا.»
همان‌وقت رفت تا پول کتاب مردی را حساب کند. وقتی مرد رفت، برگشت طرف من و گفت: «شناختیدش؟»
گفتم: «عموتان را؟»

این کتاب با ۱۲۹ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۸ هزار تومان منتشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...