کتاب «بیداری انسان» نوشته رمضان زین‌العابدینی توسط نشر ناسنگ منتشر شد.

بیداری انسان رمضان زین‌العابدینی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر ناسنگ کتاب «بیداری انسان» نوشته رمضان زین‌العابدینی را با شمارگان هزار نسخه، ۱۷۲ صفحه و بهای ۲۵۰,۰۰۰ تومان منتشر کرد. زین‌العابدینی درباره این کتاب به مهر گفت: «بیداری انسان» جنبه خودشناسی دارد و به انسان می‌آموزد که چگونه پیش از آنکه دچار اشتباه شود، به اندیشه ورزی و پرورش فکر خود بپردازد تا بتواند برای آینده تصمیم گیری کند.

وی افزود: راهکارهایی که برای اندیشه ورزی در کتاب ارائه شده بیشتر به درونیات انسان بستگی دارد. یعنی آموزش می‌دهد که انسان چطور می‌تواند به جای انبار کردن معلومات بیشتر با خودش کار کند. با این کتاب مخاطب متوجه می‌شود که خالق چه ویژگی‌های مهمی را در وجود آدمی به ودیعه نهاده که انسان از آن بی‌خبر است.

زین العابدینی ادامه داد: در واقع من در این کتاب بحث کردم که همه انسان‌ها نابینایی دارند و بسیاری از چیزها را نمی‌بینند. بدیهی است که منظور بینایی ظاهری نیست، بلکه منظور این است که درک درستی از زندگی ندارند. به همین دلیل زمانی که می‌خواهند زندگی کنند، به روش‌های غلط درمی‌افتند.

این نویسنده همچنین با اشاره به این نکته که ناامیدی در نهاد انسان نیست، گفت: انسان‌ها نا امید می‌شوند، اما نمی‌دانند که ناامیدی در وجود انسان نیست. خلقت خداوند و نعمت‌هایی که به انسان داده جلوی ناامیدی را می‌گیرد، اما چون ما بصیرت درون نداریم و نمی‌دانیم چگونه از قدرت اندیشه درون راهی را به اتصال خدا پیدا کنیم و ترس از آینده هم مدام گریبان ما را می‌گیرد، کمتر به دنبال «بودن» مان هستیم.

زین العابدینی اضافه کرد: ما به دنبال داشتن هستیم. این داشتن‌ها بیشتر گرفتارمان می‌کند و بر خودخواهی ما می‌افزاید. ما بر اثر همین داشتن‌ها دچار خودپرستی می‌شویم و وقتی به این بلیه دچار شدیم، قضاوت‌های ما درباره دیگران باژگونه خواهد بود. ما اگر به هر اندازه از خودخواهی کم کنیم به همان اندازه به آرامش درون نزدیک می‌شویم.

وی در پایان گفت: رنج‌ها و بدبختی‌ها و تمام چیزهایی که افق زندگی را تیره و تار می‌کند از خودخواهی‌های ذهنی ماست. ما اگر بتوانیم این ذهن شیطان صفت را فراموش کنیم و به خرد توجه کنیم به بیداری خواهیم رسید. امیدوارم انتشار این کتاب قدمی باشد در راستای آرامش ذهنی و درونی انسان‌ها.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...