کتاب «رسانه‌ها و مدرنیته: نظریه اجتماعی رسانه‌ها» [The media and modernity: a social theory of the media] نوشته جان ب.تامپسون [John Brookshire Thompson] با ترجمه مسعود اوحدی توسط انتشارات سروش به چاپ ششم رسید.

رسانه‌ها و مدرنیته: نظریه اجتماعی رسانه‌ها» [The media and modernity: a social theory of the media] نوشته جان ب.تامپسون [John Brookshire Thompson]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر،‌ کتاب «رسانه‌ها و مدرنیته: نظریه اجتماعی رسانه‌ها» نوشته جان ب.تامپسون با ترجمه مسعود اوحدی به‌تازگی توسط انتشارات سروش به چاپ ششم رسیده است.

این‌کتاب اثری در زمینه رسانه‌ها و مطالعات فرهنگی است که نظریه انتقادی را با نظریه اجتماعی پیوند می‌دهد و پیشاهنگ گفتمانی بسیار فراگیر در این‌عرصه روبه رشد می‌شود. جان تامپسون در این‌کتاب با موشکافی به پاسخ‌دادن به پرسش‌هایی نظیر پرسش‌های زیر می‌پردازد: رسانه‌ها چه نقشی در شکل‌گیری جوامع مدرن و مدرن شدن جوامع دارند؟ چگونه می‌توان تأثیر اجتماعی اشکال مدرن ارتباطی و اشاعه خیره‌کننده اطلاعات را طی دو یه قرن اخیر درک و تبیین کرد؟

از نظر تامپسون تحول و توسعه رسانه‌های ارتباطی، ترکیب و سرشت زندگی اجتماعی را دگرگون کرده و اشکال جدیدی از عمل و تعامل را به‌وجود آورده است. او در ۸ فصل با تحلیل موضوع‌هایی همبسته نظیر ارتباط و بافت اجتماعی، رسانه‌ها در جوامع مدرن، رونق تعامل رسانه‌ای، دگرگونی در رؤیت‌پذیری، جهانی شدن ارتباطات، ریشه‌گیری و تحکیم مجدد سنت، خویشتن و تجربه در جهان رسانه، و اختراع دگرباره عمومیت شکل‌پذیری مجدد فرآیند خودشکل‌دهی را به منصه ظهور می‌رساند.

چاپ ششم این‌کتاب با ۳۶۳ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...